Enigma Variations

... Show More
Nobel Prize-winning author Abel Znorko lives as a recluse on a remote island in the Norwegian Seas. For fifteen years, his one friend and soulmate has been Helen, from whom he has been physically separated for the majority of their affair. Journalist Erik Larsen arrives to interview Znorko about his latest book, which is, in fact, a transcript of correspondence between the author and Helen. As Larsen seeks to unmask the identity of Helen, Znorko becomes infuriated. Evasions and lies twist into increasingly complex puzzles. Is Larsen really a journalist? Is it possible that both Znorko and Larsen love the same woman? Is Helen still alive? Slowly the barriers between the two men begin to fall as the profound mysteries of intimacy rise in their place.

Community Reviews

Rating(4.1 / 5.0, 100 votes)
5 stars
36(36%)
4 stars
36(36%)
3 stars
28(28%)
2 stars
0(0%)
1 stars
0(0%)
100 reviews All reviews
April 17,2025
... Show More
از این مُدی که باب شده و همه می‌خوان "دوست داشتنی" باشن متنفرم. کاسه لیسی می‌کنه، واق واق می‌کنه، مثل سگ‌ها پاشو بلند می‌کنه، می‌زاره دندوناشو بشمارن...."دوست داشتنی"، چه تنزلی!...
April 17,2025
... Show More
برای خواندن بخش های از کتاب به لینک زیر مراجعه فرمایید

https://t.me/nellynevesht
April 17,2025
... Show More
اولین نمایشنامه ای بود که میخوندم و واقعا پایان جذابی داشت :))) دوستش داشتم
April 17,2025
... Show More
"اریک لارسن" خود را به عنوان خبرنگار یک روزنامه به "زنورکو" نویسنده ی برنده ی جایزه ی نوبل معرفی می کند و نویسنده ی گوشه گیر او را برای مصاحبه می پذیرد. این ابتدای داستانی است که در انتها مشخص می گردد نه تنها این دو مرد معشوقه ای مشترک را بین خود تقسیم کرده اند، که بدتر از آن "زنورکو" سالهاست که با "اریک لارسن" به جای معشوقه متوفی اش نامه نگاری می کند.
ادبیات امانوئل اشمیت را در "نوای اسرار آمیز" شاید با کمی سخت گیری بتوان در دو کلمه خلاصه کرد : مبتذل و سطحی!
طرح نمایشنامه عینا مطابق نمایشنامه ی " خرده جنایت های زناشوهری است " بدین معنی که ابتدا دو نفر در موقعیتی به شما معرفی می شوند، بعد شروع به بحث با یکدیگر می کنند و اصطلاحا خاطرات مشترکشان را بلند بلند برای هم تعریف می کنند تا در واقع به در گفته باشند تا دیوار (تماشاچی) در جریان داستان قرار بگیرد. در این میان به فلسفه بافی می پردازند تا جهان بینی نویسنده را و نه شخصیت ها را، به ما عرضه کنند. آنها واقعیت هایی را از هم پنهان می کنند تا به مرور زمان و تا پایان نمایشنامه به آنها اعتراف کنند !
شاید اشمیت فیلسوف خوبی باشد اما به هیچ عنوان نمایشنامه نویس متوسطی هم تلقی نمی شود. نوشتار او در "نوای اسرار آمیز" از دیدگاه نگارنده امکانات اجرایی چندانی به بازیگر و کارگردان ارائه نمیکند. شاید به همین دلیل است که نوشته های اشمیت در زادگاهش فرانسه به ندرت به روی صحنه می رود و تقریبا ناشناخته است. درتاتر امروز دنیا، تماشاچی برای شنیدن نظرات فلسفی درباره ی عشق به سالن تاتر نمیرود؛ او می خواهد ناخودآگاهش تحریک شود؛ می خواهد لحظاتی ناب و عمیق به کمک تصاویر، احساسات و کلمات را تجربه کند؛ لحظاتی غریب اما در عین حال آشنا.
شخصیت های اشمیت علی رغم ظاهری واقعی دروغین اند. آنها دائما در حال پنهان کردن مقاصد و سپس آشکار کردن قطره ای آن هستند، و این نه ویژگی شخصیتشان، که تنها برای ایجاد تعلیق، جذاب کردن داستان و به زور همراه کردن بیننده است. حال آنکه اینها تکنیک هایی برای جذب مخاطب در سریال های تلویزیونی است و نه تاتر. بنابراین اگر داستان "نوای اسرار آمیز" اشمیت را از قبل شنیده باشید، دیدن نمایش یا خواندن نمایشنامه ی او برایتان تجربه ای کسل کننده است. "نوای اسرار آمیز" داستان محور است، حال آنکه خط داستان در تاتر کوچکترین اهمیتی ندارد. شاهد حرف من نمایشنامه های بزرگ دنیا هستند که با علم کامل به داستان، تماشاچی را بارها و بارها به سالن تاتر می کشانند.
و در پایان باید بگویم شخصیت ها ی "اریک لارسن" و "زنورکو" بسیار دور از ذهن اند، نه به این دلیل که عمدا غیر واقعی و سمبولیک ساخته شده اند بلکه به این دلیل که از فرصت طلای دیالوگ ها برای پرداختن تمایلات و خواسته هایشان بد استفاده شده است. آنها به جای بروز انگیزه های عمیق انسانی نظریات اشمیت را در باب فلسفه ی عشق قرائت می کنند؛ هرچند که این نظریات در جایی دیگر و در قالب دیگر می تواند قابل تعمق و جالب باشد.
April 17,2025
... Show More
واقعا خوب بود، غافلگیری پشت غافلگیری، نمایشنامه ای که باید تو یه نفس خوندش
اما راجع به نوای اسرار آمیز الگار به نقل از ویکی پدیا :
واریاسیون‌های انیگما، مجموعه ۱۴ قطعه کوتاه برای ارکستر هستند که توسط ادوارد الگار بر روی تمی مشترک تصنیف شده‌اند. همسر و دوستان آهنگساز موضوع این واریاسیون‌ها هستند. در واقع هر واریاسیون مجسم کننده تصویری از رفتار و روحیات همسر، اطرافیان و خود آهنگساز است. الگار این واریاسیون‌ها را انیگما نام نهاد. او هرگز منبع الهام تم مشترک آن‌ها را مشخص نکرد. وی تا زمان حیاتش هرگونه گمانی را در این مورد رد کرد و این مهم تاکنون مانند رازی باقی مانده است.
اینجا گوش کنید:
https://archive.org/details/EdwardElg...
April 17,2025
... Show More
زنورکو : از این مدی که باب شده و همه میخوان "دوست داشتنی"باشند متنفرم.ادم خودشو به هر کس و ناکسی می ماله،کاسه لیسی میکنه،واق واق میکنه،مثل سگ ها پاشو بلند میکنه، میزاره دندوناشو بشمارن..."دوست داشتنی"، چه تنزلی!...
April 17,2025
... Show More
یک نمایشنامه ی شگفت انگیز دیگه از نویسنده ی محبوبم .....حتما بخونید.....
April 17,2025
... Show More
بخشی از کتاب:
زنورکو:کتا‌ب‌هامو دوست دارید؟
لارسن:نمیدونم.
زنورکو :ببخشید؟
لارسن: یک کم مثل خداست.
زنورکو: (عصبی)منظورتون چیه؟
لارسن: درباره ی خدا هم مدت ها قبل از این که واقعا صادقانه در موردش کوچکترین سوالی از خودتون بکنید، خیلی چیزها می‌شنوید.و از اون به بعد، وقتی شروع می‌کنید درباره اش فکر کنید قبلا تحت تاثیر حرف هایی که شنیدید قرار گرفته اید...ابهتش شمارا گرفته...
Leave a Review
You must be logged in to rate and post a review. Register an account to get started.