(Book 219 from 1001 books) - Ghosts (The New York Trilogy, #2), Paul Auster
The second book in the acclaimed New York Trilogy, history is the first collection of theoretical essays to evaluate these facts and consider the importance of the metaphor of haunting as it has appeared in literature, culture, and philosophy. Haunting is considered as both a literal and figurative term that encapsulates social anxieties and concerns.
The collection includes discussions of nineteenth-century spiritualism, gothic and postcolonial ghost stories, and popular film, with essays on important theoretical writers including Freud, Derrida, Adorno, and Walter Benjamin.
کتب دوم از سه گانه نیویورک - پل استر (افق) ادبیات؛ تاریخ نخستین خوانش: ماه نوامبر سال2010میلادی
عنوان: ارواح: نویسنده: پل آستر (اوستر)؛ مترجم: خجسته کیهان؛ تهران، افق، سال1382؛ در119ص؛ شابک9643690725؛ چاپ سوم سال1385؛ چهارم سال1388؛ چاپ دیگر سال1396؛ در127ص؛ شابک9789643698706؛ موضوع: داستانهای نویسندگان ایالات متحده آمریکا - سده ی20م
کتاب نخست: شهرِ شیشه ای؛ کتاب دوم: ارواح؛ کتاب سوم: اتاق دربسته
رمان پلیسی، با سبک «پل آستر»: سیستمی ترسناک و توانمند، مردی را به جاسوسی، و پاسداری از همسایه اش، که مردی نویسنده، و روشنفکر است میگمارد؛ مرد جاسوس، برابر شرایط جدیدش، رفته رفته تنها، و خلوت گزین میشود؛ روزی درمییابد، که مرد همسایه نیز، مامور پاسبانی از اوست؛ سپس دچار این وهم میشود، که مرد همسایه، کسی جز خود او نیست؛ گویی انسان تنهایی است، که پاسداری از خود را بر دوش خویش دارد، و اگر دست از پا خطا کند، به دست خودش کشته خواهد شد
در «سه گانه ی نیویورک»؛ دو مفهوم «هویت» و «دنیای پست مدرن»؛ هماره دلپسند نویسنده ی «پستمدرنی» همچون «پل استر» قرار گرفته اند، به گونه ای که میتوان ردپای آنها را در موضوعات و حتی تکنیک آثارش به آسانی دید؛ «پل استر» روایتگر دغدغه و سرگشتگی انسانها در عصر مدرنی است، که زیر چرخدندههای تکنولوژی و پیشرفت، و در شهرهای بزرگی همچون «نیویورک» روزگار میگذرانند؛ آدمِ قصههای «پل آستر» تنها، سرگشته، و حیران هستند، در کتابهای «سهگانه نیویورک»، «پل آستر» میخواهند تا بخشی از زندگی در «آمریکا» و در شهری همانند «نیویورک» را بازگویند و ترسیم کنند؛ - در «سه گانه نیویورک» همانگونه که از عنوان سری برمیآید، سه رمانِ کوتاه بههم پیوسته هستند؛ «شهر شیشهای»، «اتاق دربسته» و «ارواح» عنوانهای هر کدام از این سه گانه هستند، که به روایت یک داستان با شخصیتهای گوناگون میپردازند، در داستان «شهر شیشهای»: شخصیت اصلی داستان شهر شیشهای فردی به نام «کوئین» است؛ «کوئین» نویسندهای جوان است که به برهان درگذشت همسر و فرزند کوچکش تنها زندگی میکند؛ او مدتهاست با نام مستعار رمان مینویسد، تا اینکه یکشب تلفن خانه ی او به صدا درمیآید؛ زنِ جوانِ پشت خط تصور میکند که با شماره تلفن آقای «استر» به عنوان یک کارآگاه خصوصی تماس گرفته است؛ نویسنده ی جوان به دلایلی تصمیم میگیرد، تا خودش را به جای کارآگاه «استر» معرفی کند؛ ادامه ی ماجرا از همین جا آغاز میشود؛ دومین داستان این سه گانه، «ارواح» نام دارد، «ارواح» داستانِ نویسنده ی جوانی است که از دوران کودکی دوستی صمیمی و نزدیک به نام «فنشاو» دارد، که زمان درازی از ایشان بیخبر است؛ روزی از همسر «فنشاو»، نامه ای دریافت میکند، که خبر ناپدید شدن «فنشاو» را به او میدهد؛ زن چندین ماه به دنبال همسر خویش گشته، اما اکنون باور دارد که «فنشاو» مرده است؛ «فنشاو» که تا پیش از ناپدید شدن، هیچگاه نمیخواست آثارش را منتشر کند، از همسر خویشش خواسته است تا در صورت درگذشت او، همگی نوشتههایش را به دوست نویسنده اش بسپارد، تا نویسنده اندیشه ای برای آنها بکند؛ دیدارهای راوی داستان و «سوفی» باعث علاقه آنها به همدیگر میشود؛ پس از چاپ نخستین رمان «فنشاو»، روزی نامه ای از «فنشاو» به دست راوی میرسد و....؛ در سومین بخش از این سه گانه: «آقای سفید» از «آقای آبی» که یک کارآگاه خصوصی است، درخواست کرده تا تمام رفتارها و رفتوآمد «آقای سیاه» را که نویسنده است، زیر نظر بگیرد؛ «کارآگاه آبی» با معشوقهاش برای مدتی نامعلوم خداحافظی میکند؛ سپس در آپارتمانی روبروی آپارتمان «آقای سیاه» که «آقای سفید» برایش در نظر گرفته مستقر میشود؛ «آقای آبی» از علت این ماموریت آگاه نیست، «آقای آبی» در پیگرد «آقای سیاه» دچار رویدادهایی میشود که ادامه داستان را شکل میدهد
نویسنده ی «سه گانه نیویورک» درباره این رمان خویش گفته اند، برای نگاشتن هر کدام از بخشهای این سه گانه، از تکنیکهای داستان پلیسی سود بردهام، اما در کل جرمی وجود ندارد، و جنایتی روی نداده است؛
این نویسنده ی توانا با نگارش این سه داستان درصدد بودند تا تلاش شخصیتها برای کشف هویتشان را نشان بدهند؛ سه داستان این سری با اینکه روان و دلنشینند، پیچیده و پر از ریز و درشت روانشناختی نیز هستند
تاریخ بهنگام رسانی 09/01/1400هجری خورشیدی؛ 01/11/1400هجری خورشیدی؛ ا. شربیانی
A great sequence of questions and a great sequence of events brings a fantastic loop of art and literary identification. A dark post-modern piece of art that makes reader speechless, even in the second reading. Auster gives so many hints on the way book will end and the way the story will interpret the characters and events; so as the story-line goes, the reader would predict some of the events, but it will not affect the joy of reading such a masterpiece.
بعد از خواندن چند صفحه ابتدایی این رمانِ بدون فصل بندی، شاید نزد خواننده اینطور به نظر برسد که با یک رمان پلیسی طرف است اما خوانندگانی که با پل استر و آثارش آشنا هستند می دانند که استر یک نویسنده ی پلیسی نویس نیست بلکه او در بیشتر موارد از بن مایه های رمان پلیسی تنها به این جهت استفاده می کند که مفهوم های گاه فلسفی خود را در کتابهایش بیان کند. بارزترین مثالش در این کتاب هم می تواند این باشد که شخصیت اصلی کتاب ارواح مانند شخصیت اصلی بسیاری از کتابهای نوشته شده در ژانر یاد شده یک کارآگاه است. به هر حال هر خواننده ای که کتابی در ژانر پلیسی خوانده باشد و یا حداقل فیلم یا سریالی که بر اساس این کتاب ها ساخته شده را دیده باشد متوجه این موضوع خواهد شد که در چنین داستانهایی شخصیت اصلی یا همان کارآگاه یاد شده، غالباً فردی باهوش و زیرک و همچنین مغز متفکر داستان موردنظر بوده واغلب همه معماها به دست او حل می شود. مثل کارگاه پوآرو یا شرلوک هولمزی که اغلب ما آنها را می شناسیم. اما آیا اوضاع برای شخصیت اصلی یا در واقع همان کارآگاه داستان پل استرهم به همین شکل است؟ در پاسخ به این سوال باید صراحتاً پاسخ داد که خیر، "آبی" شباهت چندانی با کارآگاه هایی که از آن ها نام بردیم ندارد، البته این به آن معنا نیست که کارآگاه آبی از هوش و ذکاوت کارآگاه های معروف داستان های جنایی بی بهره باشد، بله جوان است اما می خوانیم که آنقدرها هم بی تجربه به نظر نمی رسد که نتواند از پس معماهای پیچیده ی جنایی بر بیاید، اما مسئله اینجاست که داستان و معمایی که او در پی حل آن است به گونه ای رقم می خورد که او خود نیز درگیر معما شده و اصطلاحاً در آن حل می شود. بلایی که به شکلی دیگر بر سر شخصیت اصلی داستان شهر شیشه ای هم آمد. . اگر دوست داشنید بیشتر درباره این کتاب بخوانید می توانید سری به وبلاگ کتابنامه بزنید: https://ketabnameh.blogsky.com/1398/0...
Ghosts is a little postmodern snack. Because of its voice, it’s a bit like thinking you’re picking up an hors d’oeuvre, like pigs-in-a-blanket, and getting pickles-in-a-blanket. Not necessarily bad, perhaps even unusually tasty. But not as satisfying to sample as it probably was to create.
I suspect Auster had a blast one afternoon, splashing colors about, while musing on the interrelations between the watcher and the watched, the reader and the writer, the creative and the audience.
I enjoyed it. (I’m a sucker for the detective voice.) I don’t know that it makes for the stuff of trilogy, more like an interlude. Short & Sweet. Now I’m going to need to wrap a gherkin in some bread just to see what that’s like.
Veo lo que quiere hacer Auster aquí. Una reducción metaficcional del género negro a sus componentes básicos, la identidad y eso. Pero no veo qué hace esta novela que no haya hecho mejor en "Ciudad de cristal". Tampoco veo qué necesidad hay de no capitular. A pesar de que es mucho más breve que la primera de la trilogía, se hace mucho más pesada. En fin, no fui muy fan, como puede notarse. Tanto que no sé si quiero seguir con la tercera. Veremos qué tal están los ánimos.
Más que una novela policial es una novela sobre la existencia, la soledad y el sentido de la vida. Un relato que no pierde interés y te deja un poco desanimado.