Community Reviews

Rating(4.1 / 5.0, 100 votes)
5 stars
36(36%)
4 stars
36(36%)
3 stars
28(28%)
2 stars
0(0%)
1 stars
0(0%)
100 reviews
April 17,2025
... Show More
دومین نمایشنامه‌ای بود که از این نویسنده می‌خوندم و خیلی به دلم نشست، جوری که از اول تا آخر قصه، کتاب رو زمین نذاشتم.
April 17,2025
... Show More
_جدیدا کتاب "عشق ناگفته" رو که بیست و یکمین کتابتونه منتشر کردید. درباره ی مکاتبات عاشقانه ی یک مرد و زنه. این عاشق و معشوق در ابتدا چند ماهی در اوج سعادت در عشقی داغ و آتشین باهم به سر میبرن و بعد مرد تصمیم میگیره این رابطه رو تمام کنه.
شما در این کتاب درباره ی ماجرایی پیش پا افتاده و روزمره صحبت میکنید... علاقه ی یک مرد_که البته اون هم نویسنده است_و یک زن.

_دست خودم نیست وقتی به یک انسان نگاه میکنم، آدمی رو میبینم ‌که قراره بمیره.

_دیگه اسمش عشق نبود، بردگی بود. دیگه هیچی نمی نوشتم، فقط به اون فکر میکردم، بهش احتیاج داشتم.

_شما عشق رو دوست ندارید، درد عشق رو دوست دارید.


_آخه از اون چی میدونید؟ پنج ماهی فقط با اون بودید بعد هم جوابش کردید‌. هیچوقت یک زوج نشدید، قبلش فلنگ و بستید!

_ماجرای ما واقعیه، به هم نزدیکیم، با هم حرف میزنیم، هرروز همدیگرو لمس میکنیم. هر روز وقتی بیدار میشم پشت گردنشو میبینم. ما این خطر و پذیرفتیم ولی شما هیچوقت شهامت‌شو نداشتید که یک زوج بسازید.
April 17,2025
... Show More
با اینکه پلات توییست‌های داستان برای من قابل حدس و پیش‌بینی بود، اما نمایشنامه‌ی خوبی بود. دیالوگ‌های جالبی رد و بدل شد.

«لارسن: می‌خواید باز هم دروغ ببافید.
زنورکو: دلم که می‌خواست.
لارسن: از کجا بدونم راست می‌گید؟
زنورکو: از بی‌قوارگیش. دروغ ظرافت داره، هنرمندانه است، اون چیزی رو بیان می‌کنه که باید می‌بود، درحالی که حقیقت محدود می‌شه به چیزی که هست.»
April 17,2025
... Show More
غافلگیر کننده. با فکر به اینکه با آدمیزاد همینقدر ساده و‌ پیچیده است؟
April 17,2025
... Show More
قبلا وقتی میدیدم کسی نمایشنامه میخونه با خودم میگفتم اصلا مگه خوندن نمایشنامه جذابه!همونطوری که احتمالا میدونید هدف مطالعاتی امسال من تجربه کردن سبک های جدیده،برای همین وقتی توی مسابقه نشر قطره به کمک شما برنده شدم به عنوان جایزه چندتا نمایشنامه که از حرفه ای های این سبک تعریفشو شنیده بودم انتخاب کردم.و الان فقط میتونم بگم اولین تجربه نمایشنامه خوانی من درخشان و فوق العاده بود.انگار‌ واقعا تسخیر شده بودم.
بیان جزئیات صحنه،مکالمه مفید کاراکترها و در عین حال دور بودن از اضافه گویی به آدم یه تصویر دقیق و جذاب از داستان میده که به راحتی میتونی خودت رو در بطن ماجرا تصور کنی.
به جرات میتونم بگم تجربه نمایشنامه خوانی کاملا متفاوت و به شدت هیجان انگیز بود و البته حس میکنم بخش زیادی از حس خوبی که دارم بخاطر انتخابم بود.قلم اشمیت گیرا و اعتیادآوره و در عین حال داستان پردازیش همیشه همراه با هیجانه و هروقت فکر میکنی داستان دیگه نمیتونه شوکه ات کنه دوباره و دوباره شگفت زده ات میکنه
April 17,2025
... Show More
من بی نهایت از تئاتر و نمایشنامه لذت میبرم..تئاتر کوالیتی خاصی داره و بازیگر رو به چیزی بسیار فراتر از اونچه که هست تبدیل میکنه و دیدن این تبدیل لذت بخشه برای من..
این نمایشنامه رو بسیار دوست داشتم و به نظرم روی صحنه اثر تاثیر گزاری میشه..کل اثر در یک پرده ست..در یک اتاق..اما غنی..البته این شاید در مقایسه اثر متوسطی محسوب بشه,اما حتی این اثر هم پره..در واقع تغییر روابط بین سه کاراکتر داستان رو میبینید که چقدر سریع رخ میده..طوری که در انتها باور نمیکنید که همه اینها طی یک پرده و یک مکالمه رخ داده باشه,انگار که سال ها شاهد این ماجرا بودید..و این قدرت نمایشنامه ست..
پ.ن:میخوام در این ریویو بی حسی یک تبر کند رو نشون بدم:ای کاش میشد که بین عشق و تبدیل شدن به بتمن انتخابی بود..در اون صورت من قطعا هر بار تنها به رنگ بت موبیلم فکر میکردم..
April 17,2025
... Show More
Variations enigmatiques = Enigma Variations, Éric-Emmanuel Schmitt

Nobel Prize-winning author Abel Znorko lives as a recluse on a remote island in the Norwegian Seas. For fifteen years, his one friend and soulmate has been Helen, from whom he has been physically separated for the majority of their affair.

Journalist Erik Larsen arrives to interview Znorko about his latest book, which is, in fact, a transcript of correspondence between the author and Helen. As Larsen seeks to unmask the identity of Helen, Znorko becomes infuriated. Evasions and lies twist into increasingly complex puzzles.

Is Larsen really a journalist?
Is it possible that both Znorko and Larsen love the same woman?
Is Helen still alive?

Slowly the barriers between the two men begin to fall as the profound mysteries of intimacy rise in their place.

تاریخ نخستین خوانش: روز سی و یکم ماه اکتبر سال2008میلادی

عنوان: نوای اسرارآمیز؛ نویسنده: اریک - امانوئل اشمیت؛ مترجم: شهلا حائری؛ تهران، نشر قطره، سال1385؛ در96ص؛ شابک9643415694؛ موضوع: نمایشنامه های نویسندگان فرانسه - سده20م

نمایشنامه ای در یک پرده، و با دو شخصیت مرد، پیرامون عشق است؛ «زنورکو» نویسنده ی نامداری است، که برنده ی جایزه ی «نوبل» شده، و سالهاست که در جزیره ای کوچک، در تنهایی زندگی میکند؛ «لارسن»، خبرنگاری است، که توانسته از این نویسنده ی گوشه گیر، وقت مصاحبه بگیرد، و برای دیدار او، به جزیره برود؛ مصاحبه، با گفتگو درباره ی آخرین اثر منتشر شده «زنورکو»، آغاز میشود؛ عنوان آخرین کتاب «زنورکو» «عشق ناگفته» است، که شامل (مکاتبات عاشقانه یک زن و مرد است، که پس از زندگی عاشقانه ی چند ماهه، در کنار هم، رابطه ی جسمانیشان را بنا به تصمیم مرد، پایان میدهند، و از آن پس رابطه شان به مکاتبات آنها منحصر میشود)؛ ...؛ کشف راز نوای اسرارآمیز یا همان عشق است؛

تاریخ بهنگام رسانی 09/01/1400هجری خورشیدی؛ 07/01/1401هجری خورشیدی؛ ا. شربیانی
April 17,2025
... Show More
«چیز زیبایی که در یک راز وجود داره، سری است که در درونشه، نه حقیقتی که پنهان میکنه..»
نمایشنامه فوق العاده ای بود، پر از غافلگیری، پیچشهایی از دروغ و حقیقت، عشق افلاطونی و عشق زمینی، لذت و درد..
April 17,2025
... Show More
بله...
اشمیت توانایی اینو داره که هر دفعه، منو به شکل متفاوتی هیجان زده کنه!
نوای اسرار آمیز، بیانگر دو دیدگاه متفاوت نسبت به یک شخص واحد است.
ما خواننده ی جدل بین یکلارسن و زنورکو ، سر زنی بنام هلن هستیم
هلن که عاشق هر دو شخصیت است و به هر کدام، طوری که خودش میخواسته عشق ورزیده !
+ این کتاب با غافلگیری های متعدد شما را شگفت زده می کند :)
---
اما از نظر من یه پله پایین تر از باقی آثاری که از اشمیت خوندم(خواهران باربارن_خرده جنایت های زناشوهری_ مهمانسرای دو دنیا) بود.
April 17,2025
... Show More
اشمیت من و سوپرایز میکنه
و من این سوپرایز شدن و دوست دارم
April 17,2025
... Show More
با اون بود که با تمام درد و بیچاره گی عشق آشنا شدم.هیچ وقت بی رحمی رو‌که در پس یک نوازش نهفته است حس کردید؟فکر می کنید که نوازش آدم ها رو بهم نزدیک می کنه ؟نه ،آدم ها رو از هم جدا می کنه. نوازش کلافه می کنه‌ اعصاب خرد کنه.فاصله ای بین کف دست و پوست به وجود می آد،در پس هر نوازشی دردی هست،درد اینکه نمی شه واقعا بهم رسید.نوازش سوتفاهمیه بین تنهایی که می خواد خودشو نزدیک کنه و تنهایی که می‌خواد بهش نزدیک شن...اما فایده ای نداره.. هرچی بیشتر به هیجان می آید،بیشتر دور می شید..آدم فکر میکنه داره تن کسی رو نوازش می کنه در حالیکه داره سر زخمو باز می کنه.....
Leave a Review
You must be logged in to rate and post a review. Register an account to get started.