...
Show More
تا به حال از میلان کوندرا نویسنده معاصر اهل چک چیزی نخوانده بودم. حتی تا همین چند وقت پیش نمی دانم چرا ولی فکر میکردم میلان کوندرا یک خانم است نه یک آقا! چندین بار در کتابفروشیها هم دستم رفته بود سمت رمان "بار هستی" که تعریفش را از چند نفر شنیده بودم، ولی هر بار به دلایلی منصرف شدم. خلاصه اینکه تا خواندن رمان "آهستگی"، آقا یا خانم کوندرا برای من فقط یک اسم بود ولی حالا کاملا مشتاقم همه کتابهای چنین نویسنده ای با چنین نگاه عمیقی نسبت به انسان و درونیاتش را بخوانم.
رمان آهستگی در اواخر قرن بیستم و مشخصا سال 1995 نوشته شده و با دو ترجمه از نیما زاغیان و دریا نیامی در اختیار فارسی زبانان قرار گرفته است. ترجمه زاغیان را نشر علم منتشر کرده که ظاهرا با توجه به مطالب و کلمات غیرمجاز در متن اصلی دیگر تجدید چاپ نمی شود. ترجمه نیامی به صورت اینترنتی منتشر شده و کامل و بدون سانسور است.
رمان آهستگی را میتوان یک اثر ویژه دانست. این کتاب با وجود مطالب عمیق و جذابیت فراوان، شبیه دیگر رمانهایی که خوانده ایم نیست. داستان افرادی در موقعیتهای مختلف و زمانهای متفاوت در کنار هم و همچنین به کار بردن برخی کلمات و مطالب نسبتا رکیک، اگر چه برای خواننده کمی نامانوس است ولی واقعیت این است که آهستگی کتاب فوق العاده و جذابی است.
این کتاب با وجود حجم کم 160 صفحه ای خود روایتگر فلسفه عمیقی از زندگی انسان است. کوندرا با تبیین دو مفهوم "آهستگی" و "رقاص" وجوهی از زندگی انسان مدرن را نشان می دهد که با وجود اهمیت، شاید کمتر مورد توجه قرار گرفته اند.
نویسنده "آهستگی" را یکی از نعمتهایی میداند که انسان مدرن به دلیل سرعت بالای زندگی در عصر جدید از دست داده است. وی درباره سرعت بالای زندگی مدرن نقش منفی آن در احساس لذت می گوید:
"سرعت شکلی از جذبه است که انقلاب فنی برای بشر به ارمغان آورده. برخلاف موتورسیکلت سوار، یک دونده همواره در بدن خود حضور دارد. او باید مواظب تاولها و تنگی نفس خود باشد. او حین دویدن وزن و سن خود را به یاد دارد و بیش از هر موقع دیگر بر خود و زمان خود آگاهی دارد، اما وقتی که انسان اختیار سرعت را به دست ماشین می سپارد، دیگر جسم وی از بازی بیرون می افتد. خود را به دست سرعتی غیرجسمانی وغیرمادی می سپارد. سرعت ناب. خود سرعت. سرعت جذبه".
وی همچنین در تعریف انسانهایی که شدیدا به دنبال کسب شهرت معنوی مثبت و ارائه خود به عنوان یک الگوی جهان شمول هستند لقب "رقاص" می دهد. از نظر کوندرا یک رقاص به دنبال قدرت نیست بلکه هدف او کسب افتخار است؛ افتخار بهترین بودن. رقاص یک موعظه گر اخلاق نیست. او یک هنرمند است و هنر او ارائه تصویری از زندگی خود است که به لحاظ زیبایی همه را متحیر و متاثر کند.
رمان آهستگی در اواخر قرن بیستم و مشخصا سال 1995 نوشته شده و با دو ترجمه از نیما زاغیان و دریا نیامی در اختیار فارسی زبانان قرار گرفته است. ترجمه زاغیان را نشر علم منتشر کرده که ظاهرا با توجه به مطالب و کلمات غیرمجاز در متن اصلی دیگر تجدید چاپ نمی شود. ترجمه نیامی به صورت اینترنتی منتشر شده و کامل و بدون سانسور است.
رمان آهستگی را میتوان یک اثر ویژه دانست. این کتاب با وجود مطالب عمیق و جذابیت فراوان، شبیه دیگر رمانهایی که خوانده ایم نیست. داستان افرادی در موقعیتهای مختلف و زمانهای متفاوت در کنار هم و همچنین به کار بردن برخی کلمات و مطالب نسبتا رکیک، اگر چه برای خواننده کمی نامانوس است ولی واقعیت این است که آهستگی کتاب فوق العاده و جذابی است.
این کتاب با وجود حجم کم 160 صفحه ای خود روایتگر فلسفه عمیقی از زندگی انسان است. کوندرا با تبیین دو مفهوم "آهستگی" و "رقاص" وجوهی از زندگی انسان مدرن را نشان می دهد که با وجود اهمیت، شاید کمتر مورد توجه قرار گرفته اند.
نویسنده "آهستگی" را یکی از نعمتهایی میداند که انسان مدرن به دلیل سرعت بالای زندگی در عصر جدید از دست داده است. وی درباره سرعت بالای زندگی مدرن نقش منفی آن در احساس لذت می گوید:
"سرعت شکلی از جذبه است که انقلاب فنی برای بشر به ارمغان آورده. برخلاف موتورسیکلت سوار، یک دونده همواره در بدن خود حضور دارد. او باید مواظب تاولها و تنگی نفس خود باشد. او حین دویدن وزن و سن خود را به یاد دارد و بیش از هر موقع دیگر بر خود و زمان خود آگاهی دارد، اما وقتی که انسان اختیار سرعت را به دست ماشین می سپارد، دیگر جسم وی از بازی بیرون می افتد. خود را به دست سرعتی غیرجسمانی وغیرمادی می سپارد. سرعت ناب. خود سرعت. سرعت جذبه".
وی همچنین در تعریف انسانهایی که شدیدا به دنبال کسب شهرت معنوی مثبت و ارائه خود به عنوان یک الگوی جهان شمول هستند لقب "رقاص" می دهد. از نظر کوندرا یک رقاص به دنبال قدرت نیست بلکه هدف او کسب افتخار است؛ افتخار بهترین بودن. رقاص یک موعظه گر اخلاق نیست. او یک هنرمند است و هنر او ارائه تصویری از زندگی خود است که به لحاظ زیبایی همه را متحیر و متاثر کند.