...
Show More
انسان نسبت به انسانهای دیگر یا همچون خدایان است یا همچون گرگ. ارسموس
خودکشی پریمو لوی -نماد مقاومت و استقامت انسانی- در اواخر دهه هشتاد بهقدری دور از انتظار بود که باعث سرخوردگی و یاس گسترده ای در دنیا شد. در آن زمان ویلیام استایرن نویسنده کتاب ظلمت آشکار: خاطرات دیوانگی با چاپ مقالاتی در تایمز، لوی را جز آندسته از افرادی قرار داد که زیر رنج عظیم افسردگی سرانجام کمر به نابودی خویش بستند و به دفاع از او و اقدامش پرداخت. من اولین بار نام پریمو لوی را در همین کتاب استایرن دیدم. مدتها از خواندن این کتاب گذشته بود که در جستجوی کتابی با موضوع هولوکاست، از روی اتفاق نام لوی را دیدم و حدسم درست از آب درآمد، خودش بود! بی درنگ شروع به خواندن کتاب کردم تا زندگی مردی را مرور کنم که از سخت ترین شکنجه های آشویتس جان سالم بهدر برد تا در نهایت خود را از ساختمانی به پایین پرتاب کند
کتاب یک اتوبیوگرافی ست که به شرح خاطرات نویسنده در اردوگاه مرگ آشویتس می پردازد، اما این سطحی ترین حقیقتی ست که می شود از کتاب بدست آورد. می توان کتاب را خواند و فهمید که در جامعه ای که قانون جنگل حکمفرماست، چگونه انسانها از انسانیت فاصله می گیرد، چگونه می توان سیستمی طراحی کرد که تمام نشانه های آدمیت را از بنی بشر برباید، حتی از سازندگانش. مبنای حقیقی و تاری��ی مطالب ذکر شده، تلخی خواندن این رنجنامه را دوچندان می کند
کتابهایی که خاطرات اردوگاههای مرگ و قربانیان هولوکاست را روایت می کنند با انگیزهی دو چندان می خوانم تا هم یاد قربانیان را با خواندن مصائب زندگیشان گرامی دارم و هم فراموش نکنم که چگونه سکوت یک جامعه در قبال بی عدالتی، همراهی با ظالم و عین ظلم است
فراموش نکنید آنچه را که بر ما گذشت
هرگز فراموش نکنید
این کلمات را بر قلبتان حک کنید
و به آن فکر کنید
در خانه و خیابان
در خواب و بیداری
و آن را برای فرزندهایتان تکرار کنید
و اگر نکنید
و اگر نکنید
خانهتان ویران باد
پریمو لوی