لازم نمیبینم که از قدرت و مهارت داستایوفسکی در نویسندگی چیزی ذکر کنم، برای همین مستقیم به بررسی این اثر میپردازم. داستانی جذاب با روندی مناسب و گیرایی بالا. تقریبا تا میانه اثر، گیرایی داستان واقعا بالاست، در میانه های راه، کمی سیر سینوسی پیدا میکند، که البته برای پیشبرد داستان تقریبا ضروری است، اما خوشبختانه دوباره جذابیت خود را به دست می آورد و در نهایت کاملا جذاب و غیر منتظره، به پایان می رسد، به صورتی که تا انتهای داستان، پایان آن را نمیتوان پیش بینی کرد
نقاط قوت:
طراحی و توجه به جزئیات با دقت بالا. شخصیت های داستان با مهارت، دقت و نظارت اجتماعی خوبی طراحی شده اند. شخصیت ها، روند داستان و جزئیات درهمتیندگی بالا و قدرتمندی دارند. نظارت اجتماعی با دقت مناسبی بر روی سبک زندگی قشر های مختلف جامعه صورت گرفته و شخصیت های کلیشه ای در داستان وجود ندارد. پرتره مناسبی از شخصیت اصلی داستان، افکار و اندیشه های او و همچنین عدم درک درست و کامل او توسط اطرافیانش و در نتیجه قرار گرفتن شخصیت اصلی در شرایط روحی حاصل از اتفاقات اطراف، با مهارت تمام کشیده شده و به نثر درآمده است.
نقاط ضعف:
استفاده از جزئیات غیر ضروری و بیش از حد الزام در بخش های مختلف داستان. وجود بخش های غیر ضروری شامل مکالمات و اتفاقات بین شخصیت های فرعی که تحت هیچ شرایطی به پیشروی داستان و یا شفاف سازی نقاط تاریک آن، کمکی نمیکند و هیچ ارجاعی به آن در سراسر داستان صورت نمیگیرد. به نظرم بزرگترین نقطه ضعف این اثر، فقط همین است. تعداد تقریبا بالایی از این چنین بخش ها در داستان وجود دارد که اگر حذف میشدند، نه تنها به بدنه اصلی داستان صدمه ای وارد نمی کردند، بلکه باعث میشدند تعداد صفحات این اثر، به مراتب کمتر باشد.
ترجمه، بازخوانی و ویرایش این اثر:
ترجمه مناسبی از این اثر صورت گرفته. تنها مشکل اصلی، غلط های املایی و تایپی زیاد در این نسخه است، به صورتی که این مشکل کاملا به وضوح دیده میشود.