"بودن یا نبودن ؟مسئله این است!"
اگر این معمای شکسپر است,

معمای داستایفسکی در چیست؟
ایمان داشتن یا نداشتن؟؟!
انسانِ دربرابرِ پول سربرآورده ؟!
چه با نخوت چه با فروتنی!
چه با شرارت چه با نکویی!
چه زیبارو چه بدمنظر !
چه باهوشِ سنگدل چه ساده‌لوح نرم دل !
مارکس"انسان پول را آفرید وخود بنده‌ی آن شد"

در ابله ,دنیای داستایفسکی دنیای تفاوت هاست تفاوت عقیده ها تفاوت انسان ها(مردمان آشفته).

آیا این انسان های متمایز میتوانند یکپارچه شوند؟

". . مردم آن دوران یک فکر بیشتر در سر نداشته اند.حال آنکه مردم زمان ما اعصاب ظریف تری دارند ورشد فکری بیشتری کرده‌اند.حساس‌ترند ودرعین حال دوسه فکر در سر دارند...انسان امروز فکر وسیع‌تری داردوقسم میخورم همین مانع می‌شود که مثل آدم های آن روزها یکپارچه باشد .."

((اگر به جنایت ومکافات 4.5ستاره بدم ،ابله قطعا 5میگیره
ترجمه حرف نداشت
ارتباط با کتاب بینظیر بود حتی گاهی احساسات برانگیخته میشد ))

It was close to thirty years ago, when basking in the relative if muted success of a reading club at the pub discussing Camus, I elected to swing for the fences; stating, why the hell don't we read Dostoevsky? Hindsight is often harsh. I certainly needed less sleep then. I dove in, alone. I didn't realize that until weeks later when I arrived a with several sheets of notes to discover sheepish shrugs and a litany of excuses.

It was perhaps this creation in a foundry of disappointment which steeled my relations poor Myshkin. I challenge the champions of Hamlet to assert that Dostoevsky's bumbler is one of the greatest literary creations. I still feel his pain, I still image myself sitting on smoky trains teetering towards madness. I am not sure if I am similarly fragile. I do embrace the oblique and my deft gait is often a stagger in places of the mind. There is an abundance of longing and resignation.