...
Show More
Narziß und Goldmund = Death and the Lover = Narcissus and Goldmund, Hermann Hesse
Narcissus and Goldmund is a novel written by the German–Swiss author Hermann Hesse which was first published in 1930. At its publication, Narcissus and Goldmund was considered Hesse's literary triumph; chronologically, it follows Steppenwolf.
Narcissus and Goldmund is the story of a young man, Goldmund, who wanders aimlessly throughout Medieval Germany after leaving a Catholic monastery school in search of what could be described as "the meaning of life," or rather, the meaning of his life.
عنوانهای چاپ شده در ایران: «نارتسیس و گلدموند»؛ «نرگس و زرين دهان»؛ نویسنده: هرمان هسه؛ تاریخ نخستین خوانش: ماه آگوست سال2008میلادی
عنوان: نرگس و زرین دهان؛ نویسنده: هرمان هسه؛ مترجم: سروش حبیبی؛ تهران، رز، 1350، در 425ص؛ چاپ دوم 1361؛ موضوع داستانهای نویسندگان آلمانی تبار سوئیس - سده 20م
عنوان: نارتسیس و گلدموند؛ نویسنده: هرمان هسه؛ مترجم: سروش حبیبی؛ تهران، نشر چشمه، پاییز 1384، چاپ دوم پاییز 1385؛ در 368ص؛ شابک9643622606؛
عنوان: نرگس و زرین دهان؛ نویسنده: هرمان هسه؛ مترجم: فرزانه معزی؛ مشهد، سخن گستر، 1385، در 400ص؛ شابک ایکس-964477132؛
عنوان: نارسیس اثر هرمان هسه ؛ مترجم وحید منوچهریواحد؛ تهران: جامی، 1393؛ در 272ص؛ شابک9786001760976؛
عنوان: نارسیس و گلدموند؛ نوشته هرمان هسه؛ مترجم محمد بقائی (ماکان)؛تهران انتشارات تهران، آلما، 1392؛ در 462ص؛ شابک9789642911578؛ چاپ دوم 1397؛
عنوان: نارسیس و گلدموند؛ تالیف هرمان هسه؛ مترجم ساره خسروی؛ تهران، حباب، 1397؛ در 280ص؛ شابک9786226315210؛
عنوان: نارسیس و گلدموند؛ نویسنده هرمان هسه؛ مترجم مهدی لطیفی؛ تهران: انتشارات منوچهری، 1397؛ در 295ص؛ شابک9786005994421؛
با عنوانهای: «نرگس و زرين دهان»، و «نارتسیس و گلدموند»، مترجم: سروش حبیبی، انتشارات رز و چشمه، و با عنوان: «نرگس و زرين دهان»، ترجمه: فرزانه معزی، انتشارات سخن گستر در مشهد؛
گلدموند (زرین دهان) بیابانگردی، با روحی لطیف، و دیدی هنرمندانه، به خوانشگر معرفی شده، و نارتسیس (نرگس) عابدی والامقام، که گناهی مرتکب نشده، و عمرش را به عبادت گذرانده است؛ همین چند روز پیشتر نیز باز هم ترجمه ی جناب «سروش حبیبی» را خواندم، شاهکار «هرمان هسه» است
نقل از متن کتاب: (زرین دهان: فکر میکنم که یک گلبرگ گل یاس کوچک که میلولد، بسیار بیشتر از تمام کتابهای کتابخانه، حرف دارد؛ با حروف و کلمات، نمیتوان تمام حقیقت را بیان کرد؛ «نارتسیس»: برای فراگیری علوم، این چند حرف کافی نیست؛ روح جهان، جسم را دوست دارد، کالبد را دوست دارد، تا در آن از روح خود بدمد؛ او میخواهد که ما آیات الهی را بشناسیم؛ او بودن را دوست دارد، نه شدن را؛ حقیقت را دوست دارد، نه ممکن را؛ او تحمل نمیکند، که حرف دلها، به شکل مار، یا پرنده ای درآیند؛ در طبیعت، روح نمیتواند ماده باشد، بلکه ضد آن، و در تضاد با آن است.)؛ پایان نقل
نقل دیگر: (گاه درِ اتاقِ «گلدموند» را، که پیکره ی «مریم» در آن قرار داشت، باز میکرد، و با احتیاط، روپوش از صورتش عقب میزد، و در برابرش میماند؛ از منشأ آن، چیزی نمیدانست؛ «گلدموند» هرگز داستان «لیدیا» را، برای او نقل نکرده بود؛ اما «نارتسیس»، همه چیز را حس میکرد؛ میدانست که اندیشه ی اندام آن دوشیزه، مدتی دراز در دل دوستش، جایی داشته است؛ شاید «گلدموند» او را فریفته بود، یا چه بسا با او بی وفایی کرده، و تنهایش گذاشته بود؛ اما او را در جان خود همراه داشته، و وفادارانه تر از هر شوهری، از یاد او حراست کرده، و سرانجام شاید پس از سالهای بسیار، که طی آنها او را هرگز ندیده، این صورت دل انگیز را، از او پرداخته، و چهره و اطوار، و دستهایش، تمام مهر و ستایش اشتیاق، و دلدلدگی را متجلی ساخته بود)؛ پایان نقل
تاریخ بهنگام رسانی 27/09/1399هجری خورشیدی؛ 06/07/1400هجری خورشیدی؛ ا. شربیانی
Narcissus and Goldmund is a novel written by the German–Swiss author Hermann Hesse which was first published in 1930. At its publication, Narcissus and Goldmund was considered Hesse's literary triumph; chronologically, it follows Steppenwolf.
Narcissus and Goldmund is the story of a young man, Goldmund, who wanders aimlessly throughout Medieval Germany after leaving a Catholic monastery school in search of what could be described as "the meaning of life," or rather, the meaning of his life.
عنوانهای چاپ شده در ایران: «نارتسیس و گلدموند»؛ «نرگس و زرين دهان»؛ نویسنده: هرمان هسه؛ تاریخ نخستین خوانش: ماه آگوست سال2008میلادی
عنوان: نرگس و زرین دهان؛ نویسنده: هرمان هسه؛ مترجم: سروش حبیبی؛ تهران، رز، 1350، در 425ص؛ چاپ دوم 1361؛ موضوع داستانهای نویسندگان آلمانی تبار سوئیس - سده 20م
عنوان: نارتسیس و گلدموند؛ نویسنده: هرمان هسه؛ مترجم: سروش حبیبی؛ تهران، نشر چشمه، پاییز 1384، چاپ دوم پاییز 1385؛ در 368ص؛ شابک9643622606؛
عنوان: نرگس و زرین دهان؛ نویسنده: هرمان هسه؛ مترجم: فرزانه معزی؛ مشهد، سخن گستر، 1385، در 400ص؛ شابک ایکس-964477132؛
عنوان: نارسیس اثر هرمان هسه ؛ مترجم وحید منوچهریواحد؛ تهران: جامی، 1393؛ در 272ص؛ شابک9786001760976؛
عنوان: نارسیس و گلدموند؛ نوشته هرمان هسه؛ مترجم محمد بقائی (ماکان)؛تهران انتشارات تهران، آلما، 1392؛ در 462ص؛ شابک9789642911578؛ چاپ دوم 1397؛
عنوان: نارسیس و گلدموند؛ تالیف هرمان هسه؛ مترجم ساره خسروی؛ تهران، حباب، 1397؛ در 280ص؛ شابک9786226315210؛
عنوان: نارسیس و گلدموند؛ نویسنده هرمان هسه؛ مترجم مهدی لطیفی؛ تهران: انتشارات منوچهری، 1397؛ در 295ص؛ شابک9786005994421؛
با عنوانهای: «نرگس و زرين دهان»، و «نارتسیس و گلدموند»، مترجم: سروش حبیبی، انتشارات رز و چشمه، و با عنوان: «نرگس و زرين دهان»، ترجمه: فرزانه معزی، انتشارات سخن گستر در مشهد؛
گلدموند (زرین دهان) بیابانگردی، با روحی لطیف، و دیدی هنرمندانه، به خوانشگر معرفی شده، و نارتسیس (نرگس) عابدی والامقام، که گناهی مرتکب نشده، و عمرش را به عبادت گذرانده است؛ همین چند روز پیشتر نیز باز هم ترجمه ی جناب «سروش حبیبی» را خواندم، شاهکار «هرمان هسه» است
نقل از متن کتاب: (زرین دهان: فکر میکنم که یک گلبرگ گل یاس کوچک که میلولد، بسیار بیشتر از تمام کتابهای کتابخانه، حرف دارد؛ با حروف و کلمات، نمیتوان تمام حقیقت را بیان کرد؛ «نارتسیس»: برای فراگیری علوم، این چند حرف کافی نیست؛ روح جهان، جسم را دوست دارد، کالبد را دوست دارد، تا در آن از روح خود بدمد؛ او میخواهد که ما آیات الهی را بشناسیم؛ او بودن را دوست دارد، نه شدن را؛ حقیقت را دوست دارد، نه ممکن را؛ او تحمل نمیکند، که حرف دلها، به شکل مار، یا پرنده ای درآیند؛ در طبیعت، روح نمیتواند ماده باشد، بلکه ضد آن، و در تضاد با آن است.)؛ پایان نقل
نقل دیگر: (گاه درِ اتاقِ «گلدموند» را، که پیکره ی «مریم» در آن قرار داشت، باز میکرد، و با احتیاط، روپوش از صورتش عقب میزد، و در برابرش میماند؛ از منشأ آن، چیزی نمیدانست؛ «گلدموند» هرگز داستان «لیدیا» را، برای او نقل نکرده بود؛ اما «نارتسیس»، همه چیز را حس میکرد؛ میدانست که اندیشه ی اندام آن دوشیزه، مدتی دراز در دل دوستش، جایی داشته است؛ شاید «گلدموند» او را فریفته بود، یا چه بسا با او بی وفایی کرده، و تنهایش گذاشته بود؛ اما او را در جان خود همراه داشته، و وفادارانه تر از هر شوهری، از یاد او حراست کرده، و سرانجام شاید پس از سالهای بسیار، که طی آنها او را هرگز ندیده، این صورت دل انگیز را، از او پرداخته، و چهره و اطوار، و دستهایش، تمام مهر و ستایش اشتیاق، و دلدلدگی را متجلی ساخته بود)؛ پایان نقل
تاریخ بهنگام رسانی 27/09/1399هجری خورشیدی؛ 06/07/1400هجری خورشیدی؛ ا. شربیانی