Community Reviews

Rating(3.8 / 5.0, 100 votes)
5 stars
30(30%)
4 stars
24(24%)
3 stars
46(46%)
2 stars
0(0%)
1 stars
0(0%)
100 reviews
April 17,2025
... Show More
الحلم رقم "103"
"ماذا جرى ليلتها؟ جميع المقاعد تلاصقت وسُمِّرت قوائمها في الأرض وخلت الأسقف من المصابيح والجدران من الصور والأرض من السجاجيد فماذا جرى ليلتها؟ قالوا بأنه إجراء لتأمين البيت لتعدد حوادث السطو على المنازل فقلت دون تردد إن السطو أحب إليّ من القبح والفوضى" .
April 17,2025
... Show More
تنساب لغة نجيب محفوظ كالماء علي سطح مائل، لدرجة تجعل المرء ينسي انه يقرأ، كقط نائم، احد افعال الطبيعة السحرية، لم يشبهه احد و لم يشبه احدا،

و من أجل مثل تلك الكتابات اصدق دائما ان العباقرة هم اطفال فشلو ان يكبروا، احتفظو بدلك البريق من البراءة الاستثنائية،

ما قراته كان استثنائيا كإنفتاح عقل الرجل، رأيت الصوفية و التلقائية و التنور و خفة الظل و البساطة في لغة جذلة منكمشة اللفظ ممتدة العمق و ساحرة الأثر،

نجيب محفوظ الوحيد هو الذي لا اشعر بضيق البته من اي شئ يكتبه، و لا فكرة و لا لفظ ولا خاطرة ولا يرادوني فضول ان أحاول ان اقترح عليه شييا غير ما كتب،

لهذا فإن نقاشاتنا مريحة و سلسة، نتمتع بقدر هائل من الثقة في علاقة الكاتب و القارئ تلك، لا يزعجني ولا أناقشه حتي فيما يتعلق بالأحلام
April 17,2025
... Show More
اول تجربه لنجيب محفوظ لكن يبدو اني لم أوفق بالاختيار، أحلام متعدده تحمل فيها معنى من معاني الحياة ، لكن الجمع بين البساطه و العمق و السذاجة حال بينه و بين القارئ….
April 17,2025
... Show More
يا إلهي كم انا ممتنة لوجود هذا الكتاب!

لدي قناعة عميقة أن الأحلام ما هي الا انعكاس صادق لمخاوف الروح و المشاعر الحبيسة التي لا تجد منفذ للتعبير عنها في خضم احداث الحياه.
هذا الاحلام ماهي الا نافذة على عقل نجيب محفوظ الباطن، وحشة لفراق الأحباب، وحدة، قلة حيلة تجاه متغيرات الحياه، شعور بالذنب، فكاهة، شك في قيمته الفعلية، زيارات متكررة للموت و المتوفين.

في فترة من حياتي قررت كتابة أحلامي ولكني توقفت لأنها عملية شبه مستحيلة، لا توجد كلمات يمكنها وصف مايحدث في الاحلام بدقة لتنقل كما هي بأحداثها الغير واقعية ومشاعرها المركبة. لذا أجد هذا الكتاب عبقري لقدرته على وصف أحلام بإيجاز وتماسك ولغة أدبية بديعة، بالإضافة أنها أحلام مسلية جداً في الواقع
April 17,2025
... Show More
⚫میکده‌ی گربه سیاه

در ابتدای داستان جمله‌ی:"همگی باهم ترانه‌ای را سر داده بودند که مرد غریبه در آستانه‌ی در ظاهر شد." را مشاهده می‌کنیم.
اول اینکه این جمله برای شروع داستان مناسب نیست و شاید لازم باشد یک پیش زمینه و فضاسازیِ خاصی شکل بگیرد برای مخاطبی که اولین بار است می‌خواهد رمان عربی بخواند.
دوم اینکه جمله‌ی آغازینِ داستان سه بار در طول داستان تکرار شده که از نظر من تکرار آن در اواسط داستان جذاب نبود.

نویسنده برای بیان‌ مطلب از کلمات ساده و روانی استفاده کرده بود، اما نه به حدی که موجب یکنواختیِ متن شود.
فضای کلیِ داستان گاهی ترسناک می‌شد و عجیب و مخاطب در طول خواندن داستان می‌توانست رمز آلود بودند آن را حس کند. بطوری که من به شخصه هنگام خواندن روایت چند بار با خود گفتم: چرا مرد غریبه اینجوری کرد؟
چرا یهو تبدیل شد به گارسون؟
یعنی نویسنده چی رو می‌خواد بفهمونه؟

⚫واژه‌ی نامفهوم

شروع داستان بسیار زیبا و جذاب بود و خواننده را به خواندن ادامه‌ی داستان جذب می‌کرد، در حالی که آخر داستان بسیار رازآلود و عجیب بود و پایانی باز داشت.
انتخاب عنوانِ" واژه‌ی نامفهوم" بسیار با فضای داستان متناسب بود و همخوانیِ زیادی داشت.
در کل فضای داستان جذاب و در عین حال ترسناک بود.

⚫داستان آواز مست

داستان با روند منطقی و خوبی پیش می‌رود
فضایی که شخصیت در آن قرار دارد با توصیف خوب و گاها جزئی همراه است. با آوردن نام یک شخصیت به نام مانولی از ابتدای داستان خواننده را کنجکاو می‌کند و او را به خواندن ادامه‌ی داستان تشویق می‌کند. دیوانه بودن شخصیت اصلی توسط خواننده کاملا حس می‌شود و حس انتقام درونی او برایش قابل درک است.

⚫سمساری

داستان دارای جملاتی کوتاه و دیالوگ محور است. در داستان این دیالوگ‌ها هستند که روند داستان را پیش می‌برند. و بر خلاف رسم معمول دیالوگ نویسی که بایستی میان هرچندتا دیالوگ توصیف و جمله‌ای غیر از دیالوگ‌ها آورده شود، در این داستان دیالوگ‌ها پشت سرهم و بدون فاصله و بدون توصیف میان خود می‌آیند و همین سبب می‌شود که خواننده گاها گیج شود و حتی داستان را فراموش کند. گاها مفاهیمی فلسفی نیز مطرح می‌شود. مبهم بودن و گیج کننده‌بودن داستان‌ها هم که جزئی جدا نشدنی از قلم نویسنده‌ی این کتاب است.

⚫مردی که دوبار حافظه‌اش از دست داد:

تردید شخصیت نسبت به هویتش در ابتدای داستان و پیش از مشخص شدن همه‌چیز سبب می‌شود خواننده با شخصیت و گم بودن هویت او هم‌ذات پنداری کند چرا که حس و حال موجود در متن و شخصیت دارای صداقت است و خواننده این را حس می‌کند.
با توضیح بیشتر نویسنده و پیش رفتن داستان کنجکاوی خواننده هم بیشتر می‌شود
مخصوصا آن‌جا که دو شخصیت کاملا گمنام روی کوهی ایستاده و بر همه‌‌چیز واقف هستند.
خوبی این داستان این است که در خلال گفتگو‌ها بعضا پندهایی داده می‌شود و حس غریبی هم با متن وجود ندارد.

⚫زیر سر پناه

باتوجه به برداشت من این داستان نشأت میگرفت از یک اجتماعی که مردمانش یک رهبر و کنترل کننده دارند اما او کاملا بی توجه به مردم است،در آن اجتماع جنگ اتفاق می افتد،قتل انجام میشود،دزدی میشود بدون آنکه کسی دستگیر شود، تصادف میشود بدون آنکه آمبولانسی وجود داشته باشد و رهبر از دور همه ی آن هارو مشاهده میکند اما هیچکاری انجام نمیدهد و وقتی هم که عده ای میخواهند از وضعیت و علت عدم حرکت رهبر سوال کنند با به کمک این وضع نامطلوب بروند توسط رهبر یا سرگروهبان کشته میشوند. و در اخر هم این داستان نوعی سرکوب رو به نمایش گذاشت که اگر حرفی زده بشه اعتراضی انجام بشه تو کشته خواهی شد

⚫نقدی بر داستان تاریکی

در عین زیبا بودن داستان به درک درونی از جهان تاکید دارد و به صورتی به انسان ها پیشنهاد میدهد که به باطن جهان اندیشیدن به
طوری به روی افکار شما نسبت به انسان ها تاثیر میگذارد، در عین حال این که شما وقتی ظاهر هم دیگر را ببینید به درک در ونی
زندگی نمیرسید، و کسی که در این داستان به صورتی باطن بین بود به مردم پند هایی را میداد و آینده نگری هایی را میکرد که حال
شاید مردمی به تمسخر و جدی نگرفتن او میپرداختند ولی د رعین حال شخصیت باطن بین به مردم سفارش میکرد که وقتی تمامی
مردم از خواب غفلت بیدار شوید دیگر خطری در دنیا شما را مورد تهدید قرار نمیدهد.

نقدی بر داستان چهره ی دیگر

این داستان حکایت از این داشت که ما انسان ها به صورتی باید هم دیگر را درک کنیم که... حتی اگر کاربدی را انجام دادیم با دید
عمیق کار میشود به آن رسید که شاید انسان دیگر به او بدی کرده که باعث شده از فشار روحی آن کار ناشایست آن انسان هم به
خودش اجازه ی بدی را به خود نسبت به دیگران بدهد، هر انسانی دچار موقعیتی میشود که آن موقعیت او را از لحاظ اجتماعی،
اخالقی و ... او را تحت شعاع قرار خواهد داد.
نقدی بر داستان اتاق شماره ی دوازده
این داستان به صورتی جلوه مینمود و بر این واقعیت تاکید داشت که رفتار آدمیان بر روی هم تاثیر میگذارد و گاهی باعث رنجش
خاطر دیگران و گاهی باعث شادی دیگران میشود اما حقیقتا باید به گونه ای باشد که ما انسان ها موقعیت های هم دیگر را درک
کنیم و به صورتی حریم هم دیگر را نشکنیم و به هم دیگر احترام بگذاریم، این داستان هم به گونه ای بود که یک شخص دیوانه
حتی به روی انسان های دانا هم اثر گذاشت و آن ها را از راه عقل به بیرون راند، نکتهی دیگری که برای این داستان و متعلق به این
داستان میتوان دان ست این است که اگر حتی ما بر اساس عمل فردی و میل فردی کاری را انجام دهیم محال است که کل جامعه از ضرر آن و یا سود آن بی خیر بمانند.
April 17,2025
... Show More
كتاب مميز، وصدق اللي قال إنه فعلا نجيب قال في الكتاب الحقيقة بدون مواربة، ولكن على عكس القائل، أنا مش شايف إنه قال حقائق كونية أو اتخذ حتى منزلة الراوي كما اعتدنا منه في كل رواياته، حسيته بالأدق عبر عن حقيقته هو فقط، احنا ممكن نقعد نحاول نلاقي معنى لكل حلم هو سرده، ولكن أعتقد في النهاية، إنه مش كل الأحلام كان المفترض يبقى من وراها مخزى من الأصل، ومن الواضح بالنسبة لي إنه السطور دي معدتش على كل مراحل التنقية والانتخاب ولا المعايير المختصة بالمعنى والاتساق المعروفة عن نجيب. وأعتقد إنه اكتفى ببراعته وأسلوبه الفريد.
وعلى قد ما دا أنا مبفضلهوش ولا هو اللي كنت داخل الرواية بدور عليه من الأصل، إلا إنه يظل معنى نبيل.
And maybe, just maybe that was his point all along.
أكتر أحلام فضلتها هي:
46
57
70
79
93
104
143
153
161
162
172
198
April 17,2025
... Show More
أراها مجرد أحلام متداخلة فيما ببنها تنتهي بسرعة وأغلبها عديم الهدف (كما يبدو في الذاهر)
وإن راقت لي بعض المعاني الخفية الرمزية في بعض الأحلام
لكنها قليلة جدا مقارنة بالعبث الموجود في الكتاب ككل

على رغم حبي لقلم نجيب محفوظ إلا أنني لم أستسغ هذا الكتاب حقيقة
لو كتبه شخص اخر غير نجيب المعروف لكان عديم القيمة
لكن هذا الواقع للأسف
April 17,2025
... Show More
بهذا الكتاب أكون انتهيت من قراءة كل أعمال نجيب محفوظ -ورغم أن العبارة قد تبدو مُبتذلة أو cliché بعض الشيء- لكنها لم تنته مني.من القرارات القليلة الحكيمة في حياتي هو قراءتي لكل أعمال محفوظ، وبالتأكيد سأعود لهذه الأعمال مرارا وتكرارا إن كان في العمر بقية. رحمة الله على نجيب البيان.
April 17,2025
... Show More
Poetic and visceral. I am not entirely sure the title shouldn’t be changed to “Nightmares”. While this little book of aphoristic night reflections is plotless, the motif of using dreams as a surrealist vision of the world is quite moving in parts. While I am more partial to other Mahfouz works, this little thought experiment was not terrible to read!
April 17,2025
... Show More
حينما تعلم أن الكتاب تدوين لأحلام نجيب محفوظ التي حلم بها أثناء فترة النقاهة بعد نجاته من محاولة الاغتيال.. ستظن أنك ستدخل غرفة سرية في دماغ كاتب عبقري كنجيب محفوظ.. لكن في الواقع لم تكن هنالك أي غرف سرية ولا أحلام أسطورية.. أحلامه تشبه أحلامنا وكأننا حلمنا بها من قبل.. يخاف الموت والظلم يخشى السرقة والضياع.. مرة مطارد تارة محاط بالحسنوات.. احلامه تحمل ذكريات الطفولة والشباب ما مر في عمره من احداث تاريخية وما شغل باله من شأن السياسة.. أحلامه فيها الكثير من قصص الحب ولقاء الرفاق الذين فارقوا الحياة.
أرى فكرة الكتاب جديدة وجريئة ومثيرة للفضول بعض الاحلام كانت لطيفة وبعضها يشبه قصصه والباقي أحلام عادية.. لكن تظل فكرة أن تنشر أحلامك الشخصية وأن تكشف مخاوفك وبعض دواخلك هي الفكرة الأجرأ التي مرت علي وسط كل قراءاتي
لا أرى أن الكتاب يمكن أن يخضع لتقييم فهي كتابة شخصية جدا وإن نشرها محفوظ في حياته لكن لا ارى من المعقول أن تخضع الأحلام الشخصية لنقد او تقييم!
April 17,2025
... Show More
٢.٥/٥
بعض الأحلام في الكتاب تبدو أقرب لهلوسات أو لربما رمزيات قد يفهمها نجيب نفسه فجهلتها أنا.
وفي الجزء الآخر من الأحلام وجدت أفكار نجيب ورأيه اتجاه السياسة والحياة والموت والفقد والخذلان.
Leave a Review
You must be logged in to rate and post a review. Register an account to get started.