Community Reviews

Rating(4.1 / 5.0, 98 votes)
5 stars
36(37%)
4 stars
40(41%)
3 stars
22(22%)
2 stars
0(0%)
1 stars
0(0%)
98 reviews
April 26,2025
... Show More
"بارون درخت نشین" اثر ایتالو کالوینو. جلد دوم از سه گانه ی نیاکان ما.
کوزیمو روندو، پسر ارشد بارون روندو، در سن دوازده سالگی و بخاطر قهر و لجبازی با خانواده و رفتار سخت گیرانشون بالای درخت میره و تا پایان عمر، هرگز بر روی زمین قدم نمیذاره. کتاب، شرح زندگی، تلاش ها، افکار و عقاید و تعاملات کوزیمو در طی سال های عمرشه. اینکه چطور چندین سال بر روی درخت ها گذران عمر کرده.
کتاب ایده ی خیلی جالب و خلاقانه ای داره. مثل بقیه ی اثار ایتالو کالوینو نوآوری به وضوح درونش دیده میشه و واقعا زیباست. البته یه قسمت هاییش بنظرم خسته کننده میومد ولی در کل کتاب متفاوت و زیباییه.
April 26,2025
... Show More
بارون روندو میگوید: برای بهتر دیدن زمین، باید کمی از آن فاصله گرفت!
April 26,2025
... Show More
اولین بار بود که با قلم ایتالو کالوینو مواجه می‌شدم. کتاب، به قدری ساده و روان نوشته شده بود، که هنوز مطمئن نیستم برای نوجوانان نوشته نشده باشه.

موضوع کتاب جذاب بود، گرچه که نیمه‌ی اول رو جذاب تر یافتم. صد صفحه‌ی انتهایی، به جز پایان بندی، کمتر اشتیاقم رو به خوندن برانگیخت. در مورد ِ داستان ِ کتاب، دوستان بسیار نوشتند: پسر بچه‌ای که از خانواده قهر می‌کنه و تصمیم می‌گیره از این به بعد روی درخت‌ها زندگی کنه. همه‌چیز در مورد "بارُن درخت نشین" به جا و عالی بود، اما در نهایت، نمی‌دونم چرا، نتونست اون‌قدر حس رضایت رو در من بی‌انگیزه.

ایتالوکالوینو، نویسنده‌ای که در کوبا به دنیا میاد و در پنج سالگی به ایتالیا مهاجرت می‌کنه، نویسنده‌ی چپ گرایی بوده، عضو حزب کمونیسم ِ ایتالیا؛ اما همزمان با خروجش از این حزب، این کتاب رو به چاپ می‌رسونه. با توجه به نمادگرایی ِ فراوان ِ کتاب، احساس می‌کردم که "بارُن" در واقع خود ِ کالوینوئه که در انتها "سال‌ها برای آرمانی زندگی کرد که خودش هم‌ نمی‌توانست توجیهش کند" و از حزب کمونیسم خارج شد؛ گرچه‌ که تا به انتها، به عقایدش پایبند موند.

پایان بندی ِ زیبای کتاب، خستگی و کسالتی که در بعضی فصل‌ها گرفتار ِ آدم می‌شد رو، شست. برای من، مهم‌ترین دلیل ِ ادامه‌ی خوندن، این بود که ببینم کوزیمو روزی از تنهایی درمیاد و کسی، به معنای کامل، باهاش دوست می‌شه و درکش میکنه؛ که این اتفاق هیچ‌وقت نیوفتاد. و این بغض ِ فروخورده در طول ِ کتاب، ممکنه در فصل ِ انتهایی به قطره هایی اشک هم تبدیل بشه. کسی که در انتها، نمی‌تونست آرمانش رو به خاطر بیاره، هیچ‌کسی رو نداشت، ولی شرافتش باعث شد به زمین برنگرده.‌

ترجمه‌ی آقای پرویز شهدی رو خوندم، که به نظرم روون‌تر از مهدی سحابی بود. با ترجمه هیچ مشکلی نداشتم و به نظرم به نحو احسن انجام شده بود.

کتاب رو به همه توصیه می‌کنم. اگرچه برای من معمولی بود، اما از خوندنش پشیمون نیستم و گمان می‌کنم دو ستاره‌ای که من ازش کم کردم، صرفا سلیقه‌ای بوده؛ برای افرادی می‌تونه کتاب، در اوج ِ لذت‌بخشی باشه.
April 26,2025
... Show More
چگونه می ‌توان هم از مردم گریخت و هم از نزدیک با ایشان، و برایشان، زندگی کرد؟ چگونه می توان هم به زندگی آدمیان و قراردادهای دیرینه آن پشت پا زد و هم برای آنان، وبه کمک خودشان، زندگی نو و نظم نوینی را جستجو کرد؟
بارون درخت نشین به این پرسش ها پاسخ می ‌گوید.
.
.
داستان در مورد پسری به نام “کوزیمو لارس دو روند” که سعی می کند با دنیای اطرافش و سنت هایی که آن ها را قبول ندارد به روش خودش مبارزه کند.خانواده اعیانی این پسر در شهر اومبروزا زندگی می‌ کند و کودکان این خانواده با شیوه‌های سخت و خشکی بزرگ می‌ شوند که پذیرش شان از سوی بچه ‌های دیگر به اکراه صورت می ‌پذیرد.اما به دلیل ناخرسندی کوزیمواز این زندگی تحمیلی تصمیم می گیرد یک روز به بالای درخت برود و از همانجا به تجربه های دنیای انسانی می پردازد!بعد از آن هرگز از آن پایین نمی آید.
بارون با رسیدن به فردیت خود و جدا شدن از سنت های جامعه مخصوصا خانواده اش مراحل رشدش را طی می کند.در واقع برای ادامه زندگی جدیدش دست به نوآوری می زند و به تجربه اندوزی می پردازد.رفته رفته هدف او کمک به دیگران می شود.شخصیتی مثبت و شناخته می شود.کوزیمو به بارون تغییر اسم می دهد.بعد از آن به دنبال اجتماعی شدن و قرار گرفتن در یک شهر از همان بالای درخت دست به سفر می زند.عشق را تجربه می کند.زندگی اطرافیانش را به نظاره می نشیند که در آن ملغمه ای از هرزگی ،طغیان ،پر از احساسات،حسادت و ... را می بیند که خود او هم این احساسات را تجربه می کند.سیاست و قانون گذاری را تجربه می کند.
در نهایت بارون تنها و جدا از هر فرقه وتفکری بدون اینکه به زمین بازگردانده شود می میرد.
.
.
-چرا رنجم می‌دهی؟
-چون دوستت دارم .
آنگاه او خشمگین می‌شد.
-نه. دوستم نداری. وقتی کسی را دوست داریم، خوشیش را می‌خواهیم نه رنجش را.
-وقتی کسی را دوست داریم، تنها یک چیز را می‌خواهیم: عشق را، حتی به قیمت رنج.
-پس، تو به عمد مرا رنج می‌دهی؟
-بله، برای این که از عشقت مطمئن بشوم.
در فلسفه بارون جایی برای این گونه استدلال‌ها نبود.
-رنج یک چیز منفی است.
-عشق همه‌چیز است.
-باید همیشه با رنج و درد مبارزه کرد.
-هیچ‌چیز جلودار عشق نیست.
.
من فقط این را می‌دانم که اگر من بیشتر از دیگران چیز بدانم، در صورت نیاز آن‌ها باید آنچه را که بلدم در اختیارشان بگذارم. به نظر من، فرماندهی یعنی همین.
April 26,2025
... Show More
Hace un par de años (21 de julio de 2018, para mayor precisión), entré al Péndulo de la Juárez para comprar Si una noche de invierno un viajero. No lo encontraba, así que le pregunté a uno de los empleados de la librería. Se emocionó mucho, lamentó que no estuviera el libro que estaba buscando, pero puso en mi mano El barón rampante, me dijo de qué se trataba y me juró que si lo compraba no me iba a arrepentir. Por mi parte, por supuesto que sólo tenía dinero apartado para el libro que sí buscaba, pero el entusiasmo del librero fue tal que me fui corriendo a la caja y lo compré sin pensarlo demasiado. (Claro que después me arrepentí, porque tuve que ir a otras librerías a seguir buscando Si una noche de invierno un viajero.)

Pasaron dos años y por fin lo leí. Y ahora quiero encontrar al librero del Péndulo de la Juárez para darle las gracias por descubrirme este libro increíble sobre un niño que sube a los árboles y nunca vuelve a bajar, y ve pasar la vida del pueblo, la historia del mundo y su propia vida académica, intelectual, amorosa y biológica desde las ramas. Cosimo crea una relación de cercanía y desapego con todas las cosas del mundo, y está involucrado y distanciado de todo en la misma medida, siempre desde los árboles, siempre seguro de una elección que sencillamente se toma y se sigue hasta sus consecuencias últimas. La autenticidad de sus elecciones le da oportunidades únicas y se las arrebata (le da un perro salchicha que se llama Óptimo Máximo, por ejemplo), le da aventuras.

El barón rampante, aunque breve, es un libro para leer con pausa; no es fácil avanzar vorazmente entre descripciones líricas y las provocaciones filosóficas y literarias..., pero al mismo tiempo es un libro ágil, divertido, lleno de momentos humorísticos y conmovedores y aventuras de piratas y revolucionarios y ladrones.

Es increíble, un libro perfecto.
April 26,2025
... Show More
داستانی که هرچه از واقعیت دورتر بود، به آن نزدیکتر بود.
همیشه وقتی آرمانی در سر داری، در ابتدا با یک دنیا ایده و اشتیاق شروع به جلو رفتن میکنی و تا حدودی در جهت تحقق آرمان‌شهرت پیش میروی. اما از یک جایی به بعد، متوجه کوتاهی دستت میشوی و این حقیقت که بیشتر از این یارای به تنهایی ادامه دادن را نداری طوری توی ذوقت میزند که حتی اگر بیخیال همه چیز هم نشوی، باقی زمان را یخ زده و متوقف بسر میبری.

(در واکنش به سایر دیدگاه ها: دوستان دیگه عمق از این بیشتر؟! همه کتاب‌ها که نباید دو خط یکبار جملات سنگین و سخت فهم فلسفی داشته باشن که بهشون بگیم عمیق آخه!)
April 26,2025
... Show More
كتاب خيلي قشنگي بود. جزو جذاب ترين قسمت هاش دوستي كوزيمو با جوواني خلنگ بود. و رابطه ي عجيبي كه با ويولتا داشتند . حس آشنايي برام داشت و كاملاً دركش ميكردم.
و اينكه به نظرم حق با بارونه . اون معتقده كه: " براي بهتر ديدن زمين بايد كمي از آن فاصله گرفت"

- عشق فقط زماني ممكن است كه آدم خود خودش باشد. با همه ي نيرويش!
April 26,2025
... Show More
کتاب بسیار خوشخوان و دلنشینه و یه جاهایی از ریتم میفته ولی کلا کتاب دوست داشتنی ای بود.
سرو کله افراد مشهوری چون ناپلئون و ولتر و بقیه هم تو کتاب پیدا میشه.
پایان بندی کتاب رو خیلی دوست داشتم.
ترجمه مرحوم سحابی هم عالی.
April 26,2025
... Show More
از زبان كسي كه بيش از ٥٠ سال روي درخت ها زندگي كرد:

"من هم سالهاست كه براى آرماني زندگى ميكنم كه خودم هم نميتوانم توجيهش كنم ، ولي كاري كه من ميكنم هيچ بدي اي ندارد ، بالاي درخت ها زندگى ميكنم"

كتاب به شدت جذاب و گيرا شروع شد اما اين روند خيلي طولاني نشد و از اواسط كتاب اندكي خسته كننده و خشك جلو رفت.

كوزيمو نماد آزادى بود ، نمادِ يك آرمانگراي گيج و بي آزار ، كه براي او نتيجه اى جز جنون نداشت (از نظر عوام) ، نماد يك تفكر متفاوت و تنهايي حاصل از آن



"كوزيمو لاورس دو روندو
ميان درختان زيست
همواره زمين را دوست داشت
به آسمان رفت"


پايان كتاب بشدت زيبا و جادويي بود جوري كه ميشد از روند خسته كننده اواسط روايت به خاطر اين پايان ، چشم پوشي كرد


يكي از جذابترين ديالوگهاي رد و بدل شده داخل كتاب گفتگوي پدر با كوزيمو بود با اين مضمون:

پدر: اين كه تصميم گرفتي بالاي درخت زندگي ك��ي چه سودي برات داره؟

كوزيمو: حداقلش اينه كه ارتفاع شاشم از همه بلندتره.

پدر : قبول ، ولي مراقب بارون باش ، يكي اون بالا هست كه از همه بلندتر ميشاشه.
April 26,2025
... Show More

فکر می کنم جزو معدود کسانی باشم که از این کتاب کالوینو لذت چندانی نبرده اند. نه تنها سیر ماجرا برایم چیز تازه ای نداشت که طنزش هم برایم دلچسب نبود و آن نوع از آرمان گرایی هم جذابیتی برایم ایجاد نمیکرد. در طول خواندن کتاب داشتم فکر میکردم که حیف آن ایده بکر اولیه که گرفتار چنین قصه معمولی شده و بدتر که چنین راوی داستانی با چنین لحن و گویش کسالت آوری نصیبش گشته است.راستش وینکت دو نیم شده کالوینو خاطره بهتری داشتم تا این داستان.

مهرماه 94
April 26,2025
... Show More
[4.5]

Qui la narrazione attraversa tutto il periodo della Rivoluzione francese (la storia inizia 20 anni prima) e si conclude in piena Restaurazione (pure Napoleone fa una comparsa! Non me l’aspettavo
Leave a Review
You must be logged in to rate and post a review. Register an account to get started.