...
Show More
شخصیت اول این کتاب مردی چاق و مردمگریز با لقب موش کوره. او حاصل تجاوز یک مرد به مادرشه و در نوجوانی با این پدر نااهل مشکلات زیادی داشته و آسیبهای زیادی هم دیده.
او با نخبگی تمام یک معدن زیرزمینی را نقشهبرداری کرده، تکنولوژیهای زیادی در آن راه انداخته و به شکل کشتی در آورده و از این مکان با نام «جایی برای نجات از بمباران اتمی» یاد میکنه. حالا به دنبال ایجاد یک اجتماعه، پیدا کردن آدمهایی که در زمان بمباران ارزش نجات یافتن را داشته باشن... به دنبال پیدا کردن این اجتماع داستان شروع میشه و پیش میره.
برخلاف نظراتی که در مورد این کتاب خوندم، فکر میکنم بسیار به قلم کوبوآبه شباهت داشت و دغدغههای او در زن در ریگ روان در این کتاب هم مشهود بود.
این کتاب در سال ۱۹۸۴ در دوران جنگ سرد که احتمال و دغدغهٔ جنگ اتمی بسیار بالا بود نوشته شده و ایدهٔ جالبی برای شروع کتابی با این مضمونه.
او با نخبگی تمام یک معدن زیرزمینی را نقشهبرداری کرده، تکنولوژیهای زیادی در آن راه انداخته و به شکل کشتی در آورده و از این مکان با نام «جایی برای نجات از بمباران اتمی» یاد میکنه. حالا به دنبال ایجاد یک اجتماعه، پیدا کردن آدمهایی که در زمان بمباران ارزش نجات یافتن را داشته باشن... به دنبال پیدا کردن این اجتماع داستان شروع میشه و پیش میره.
برخلاف نظراتی که در مورد این کتاب خوندم، فکر میکنم بسیار به قلم کوبوآبه شباهت داشت و دغدغههای او در زن در ریگ روان در این کتاب هم مشهود بود.
این کتاب در سال ۱۹۸۴ در دوران جنگ سرد که احتمال و دغدغهٔ جنگ اتمی بسیار بالا بود نوشته شده و ایدهٔ جالبی برای شروع کتابی با این مضمونه.