ترجمه خوب بود. قصه اونجور گیرا نبود.
رمان نویسی به وسیله شخصیت پردازی، این می تونه توضیح مناسبی باشه برای از عشق و دیگر اهریمنان.
یه جورایی یادآور آدمهای مصروعِ قمارباز داستایوسکی.
خوندنش لذت های متعدد و پراکنده ای به تو می ده، مثل گوش کردن به شوپن.
برای من از نظر کشف کیفیت نوشتار مارکز حائز اهمیت بود.
می تونه خیلی از نظر تکنیک و سبک مورد بحث قرار بگیره، قوت ها و ضعف های گل درشتی داره.