...
Show More
خوب بود ولی برایِ من کتابِ گیرا و جذابی نبود، البته سلیقۀ دوستانِ عزیز برام محترمه
مدام از عقایدِ « باکونون» دینی خیالی صحبت میکنه و اعتقاداتِ آنارشیست رو میتوان در جای جایِ داستان احساس کرد... « باکونون» مثلِ تمامی ادیان و مذاهب بر پایۀ دروغ ساخته شده و پیروانش به مانندِ تمامی پیروانِ ادیانِ دیگه، این دروغها رو پذیرفته و با اونها زندگی میکنن
البته در داستان « باکونون» رو پیامبر میدونه، پیامبری که مثلِ تمامِ پیامبرانِ ادیان و بخصوص ادیانِ سامی دروغگو و جنایتکاره و افکارش فاسد هستش
ونه گات در داستان به عنوان خبرنگار به زندگیِ سازندۀ «بمب اتم » و خانوادۀ اون میپردازه
میگه: در اسفارِ باکونون آمده هر کسی که فکر کند میتواند از کارِ خدا سر دربیاورد احمق است... همانطور که در همۀ آموزه هایِ دینی این رو شنیدیم و از بچگی گفتن که به خدا فکر کنی دیوانه میشی! ولی این رو نمیدونستن که انسانِ بیخردی که به یک موجوداتِ خیالی اعتقاد داره متوهم و دیوانه است
البته همانطور که گفتم، در داستان بیان کرده که همۀ راستی هایِ باکونون چیزی جز یک دروغِ شرم آور نیست
دوستانِ خردگرا، اینجا، جایی برایِ توضیح و تفسیر جنگ جهانی و یا چگونگیِ کشف و ساختِ بمبِ اتم نیست ... «ونه گات» در موردِ انداختنِ بمب اتم در هیروشیما سخن گفته بدونِ اینکه از دلایلِ انداختن اون بمب صحبت کنه و پرده از جنایتی که ژاپنی هایِ مغرور و بی فکر برایِ انسان و انسانیت زیرِ سر داشتن برداره، اما همانطور که گفتم نه جایِ بحث است و نه قصدِ توجیهِ اون کار رو دارم و همه میدونیم که جنگ و کشتار به هر دلیل حتی به نام خدا و دین کثیف و غیرِ انسانی هستش
ونه گات یک مسیحی هستش... مدام به جنایت در جنگ و بمب هسته ای پرداخته... در صورتیکه اگر کمی خردِ خودش رو بکار بندازه و یک نگاه به تاریخ بکنه متوجه میشه که هیچ بمب و گلوله ای کشنده تر و مرگبارتر از دین و مذهب نیست و نادان هایی که به دین تعصب دارن از هر حیوانِ وحشی خطرناکترن... عزیزانم، به محض اینکه انسان گام به سویِ خردمندی برداره، اولین هیولایی که ذهنِ اون رو ترک میکنه تعصب هستش
البته در این کتاب «ونه گات » اشاره هایی به انسان هایی که بازیچۀ دستِ دین هستن میکنه و این مجودات از این که بازیچه باشن رضایت دارن
همیشه حاکمان و سرپرستانِ دینی از هوشیاری و خردمند شدنِ انسان ها هراسان هستن، و هرچه انسان احمقتر باشه در نتیجه بهتر خام میشه
ونه گات میگه: یکی از اسفارِ باکونون این است که،پختگی،سرخوردگیِ تلخی است که هیچ دوایی ندارد
دوستانِ خوبم، «ونه گات» در این داستان به درستی به آسیب ها و نا امنی هایِ زندگی در این دنیا اشاره کرده ولی عزیزانم این رو باید بدونید که تنها با چسبیدن به خردمندی و دانایی، توانِ امنیتِ شما و هر انسانِ دیگری در این دنیایِ هولناک بالا میره
دوستانِ گرانقدر، امیدوارم به این کتاب تنها به چشمِ یک داستان نگاه نکنید و به تمامی زوایایِ این کتاب با دقت اندیشه کنید
پیروز باشید و ایرانی
مدام از عقایدِ « باکونون» دینی خیالی صحبت میکنه و اعتقاداتِ آنارشیست رو میتوان در جای جایِ داستان احساس کرد... « باکونون» مثلِ تمامی ادیان و مذاهب بر پایۀ دروغ ساخته شده و پیروانش به مانندِ تمامی پیروانِ ادیانِ دیگه، این دروغها رو پذیرفته و با اونها زندگی میکنن
البته در داستان « باکونون» رو پیامبر میدونه، پیامبری که مثلِ تمامِ پیامبرانِ ادیان و بخصوص ادیانِ سامی دروغگو و جنایتکاره و افکارش فاسد هستش
ونه گات در داستان به عنوان خبرنگار به زندگیِ سازندۀ «بمب اتم » و خانوادۀ اون میپردازه
میگه: در اسفارِ باکونون آمده هر کسی که فکر کند میتواند از کارِ خدا سر دربیاورد احمق است... همانطور که در همۀ آموزه هایِ دینی این رو شنیدیم و از بچگی گفتن که به خدا فکر کنی دیوانه میشی! ولی این رو نمیدونستن که انسانِ بیخردی که به یک موجوداتِ خیالی اعتقاد داره متوهم و دیوانه است
البته همانطور که گفتم، در داستان بیان کرده که همۀ راستی هایِ باکونون چیزی جز یک دروغِ شرم آور نیست
دوستانِ خردگرا، اینجا، جایی برایِ توضیح و تفسیر جنگ جهانی و یا چگونگیِ کشف و ساختِ بمبِ اتم نیست ... «ونه گات» در موردِ انداختنِ بمب اتم در هیروشیما سخن گفته بدونِ اینکه از دلایلِ انداختن اون بمب صحبت کنه و پرده از جنایتی که ژاپنی هایِ مغرور و بی فکر برایِ انسان و انسانیت زیرِ سر داشتن برداره، اما همانطور که گفتم نه جایِ بحث است و نه قصدِ توجیهِ اون کار رو دارم و همه میدونیم که جنگ و کشتار به هر دلیل حتی به نام خدا و دین کثیف و غیرِ انسانی هستش
ونه گات یک مسیحی هستش... مدام به جنایت در جنگ و بمب هسته ای پرداخته... در صورتیکه اگر کمی خردِ خودش رو بکار بندازه و یک نگاه به تاریخ بکنه متوجه میشه که هیچ بمب و گلوله ای کشنده تر و مرگبارتر از دین و مذهب نیست و نادان هایی که به دین تعصب دارن از هر حیوانِ وحشی خطرناکترن... عزیزانم، به محض اینکه انسان گام به سویِ خردمندی برداره، اولین هیولایی که ذهنِ اون رو ترک میکنه تعصب هستش
البته در این کتاب «ونه گات » اشاره هایی به انسان هایی که بازیچۀ دستِ دین هستن میکنه و این مجودات از این که بازیچه باشن رضایت دارن
همیشه حاکمان و سرپرستانِ دینی از هوشیاری و خردمند شدنِ انسان ها هراسان هستن، و هرچه انسان احمقتر باشه در نتیجه بهتر خام میشه
ونه گات میگه: یکی از اسفارِ باکونون این است که،پختگی،سرخوردگیِ تلخی است که هیچ دوایی ندارد
دوستانِ خوبم، «ونه گات» در این داستان به درستی به آسیب ها و نا امنی هایِ زندگی در این دنیا اشاره کرده ولی عزیزانم این رو باید بدونید که تنها با چسبیدن به خردمندی و دانایی، توانِ امنیتِ شما و هر انسانِ دیگری در این دنیایِ هولناک بالا میره
دوستانِ گرانقدر، امیدوارم به این کتاب تنها به چشمِ یک داستان نگاه نکنید و به تمامی زوایایِ این کتاب با دقت اندیشه کنید
پیروز باشید و ایرانی