...
Show More
بخشی از نمایشنامهی پیگمالیون اثر جورج برنارد شاو رو رو اولین بار چند هفته پیش در کتاب هدوی خوندم و باید برای تدریسش سر کلاس زبان آماده میشدم. این شد که کمی راجع بهش مطالعه کردم و آخرش تصمیم گرفتم بخونمش و چه انتخاب درستی بود
پیگمالیون یک داستان اسطورهای یونانی از مجسمهسازیه که از زنان بیزاره، اما مجسمهای میسازه که به قدری زیباست که عاشقش میشه. الههی عشق آفرودیت در نهایت به مجسمه زندگی میبخشه و این دو به هم میرسند
پیگمالیونِ برنارد شاو مردیه که استاد آواشناسیه و تصمیم میگیره یک دختر فقیر گلفروش با ادبیات کوچه بازاری رو تبدیل به یک زن موقر از طبقهی اشرافی بکنه. اما میشه گفت تشابهات این اثر با اسمش همینجا تموم میشه. این نمایشنامه برخلاف اقتباس معروفش (بانوی زیبای من) رمانتیک نیست و قرار نبوده باشه. شاو در این اثر به ساختارهای اجتماعی حمله میکنه و سوالهای عمیقی مطرح میکنه. چه چیزی واقعاً به جز پول طبقات اجتماعی رو از هم جدا میکنه؟ آیا بعضی انسانها به ذات برتریای دارند یا لباسها، طرز صحبت کردن و حلقههای اجتماعیشون حس این برتری رو القا میکنه؟ آیا اخلاقیات با توجه به طبقهی اجتماعی تعریف میشه؟
پیچیدگی کاراکترهای اصلی و مکالمههای تند بینشون از نقطه قوتهای این نمایشنامهست. از طرفی فکر میکنم شاو از مردهای پیشروی زمان خودش بوده که به زنها و جایگاهشون در اجتماع جور دیگهای نگاه میکرده و برای همین بیرحمانه ساختارهای سنتی محدودکننده رو مسخره میکنه
کاراکترهای این نمایشنامه ساعتها جای صحبت دارند اما جالب این بود که در آخر کتاب برنارد شاو موخرهای اضافه کرده و ضمن جمع کردن داستان و ناامید کردن آدمهای رمانتیک، عملاً خودش شخصیتهاش رو از لحاظ روانشناسی تحلیل کرده. این بخش میتونه بنا به سلیقهی خواننده به زیادهگویی و دخالت بیجای نویسنده محسوب بشه یا به چشم یک مکالمهی عمیق با نویسنده دیده بشه. من از گروه دومم
من خود نمایشنامه رو خوندم و به اجرای خلاصه شدهی بیبیسی هم گوش دادم که مخصوصاً چون در این نمایشنامه نوع صحبت کردن مهمه و باید بدونید لحجهی کاکنی انگلیسی چطور صحبت میشه، میتونه به درک و جالبتر شدن نمایش کمک کنه
کتاب رو میتونید از اینجا دانلود کنید
Maede's Books
۱۴۰۳/۲/۲۳
پیگمالیون یک داستان اسطورهای یونانی از مجسمهسازیه که از زنان بیزاره، اما مجسمهای میسازه که به قدری زیباست که عاشقش میشه. الههی عشق آفرودیت در نهایت به مجسمه زندگی میبخشه و این دو به هم میرسند
پیگمالیونِ برنارد شاو مردیه که استاد آواشناسیه و تصمیم میگیره یک دختر فقیر گلفروش با ادبیات کوچه بازاری رو تبدیل به یک زن موقر از طبقهی اشرافی بکنه. اما میشه گفت تشابهات این اثر با اسمش همینجا تموم میشه. این نمایشنامه برخلاف اقتباس معروفش (بانوی زیبای من) رمانتیک نیست و قرار نبوده باشه. شاو در این اثر به ساختارهای اجتماعی حمله میکنه و سوالهای عمیقی مطرح میکنه. چه چیزی واقعاً به جز پول طبقات اجتماعی رو از هم جدا میکنه؟ آیا بعضی انسانها به ذات برتریای دارند یا لباسها، طرز صحبت کردن و حلقههای اجتماعیشون حس این برتری رو القا میکنه؟ آیا اخلاقیات با توجه به طبقهی اجتماعی تعریف میشه؟
پیچیدگی کاراکترهای اصلی و مکالمههای تند بینشون از نقطه قوتهای این نمایشنامهست. از طرفی فکر میکنم شاو از مردهای پیشروی زمان خودش بوده که به زنها و جایگاهشون در اجتماع جور دیگهای نگاه میکرده و برای همین بیرحمانه ساختارهای سنتی محدودکننده رو مسخره میکنه
کاراکترهای این نمایشنامه ساعتها جای صحبت دارند اما جالب این بود که در آخر کتاب برنارد شاو موخرهای اضافه کرده و ضمن جمع کردن داستان و ناامید کردن آدمهای رمانتیک، عملاً خودش شخصیتهاش رو از لحاظ روانشناسی تحلیل کرده. این بخش میتونه بنا به سلیقهی خواننده به زیادهگویی و دخالت بیجای نویسنده محسوب بشه یا به چشم یک مکالمهی عمیق با نویسنده دیده بشه. من از گروه دومم
من خود نمایشنامه رو خوندم و به اجرای خلاصه شدهی بیبیسی هم گوش دادم که مخصوصاً چون در این نمایشنامه نوع صحبت کردن مهمه و باید بدونید لحجهی کاکنی انگلیسی چطور صحبت میشه، میتونه به درک و جالبتر شدن نمایش کمک کنه
کتاب رو میتونید از اینجا دانلود کنید
Maede's Books
۱۴۰۳/۲/۲۳