...
Show More
دوستانِ گرانقدر، این کتاب از 368 صفحه و 12 فصل تشکیل شده است... از آن دسته از داستانهایست که تا ساعت ها شما را به فکر فرو میبرد و در رویدادهای بیان شده در داستان اندیشه خواهید نمود.... عده ای دانش آموز و کودکان پنج الی شش ساله و بزرگترهای آنها ده تا سیزده ساله.. در جزیره ای بی نام و نشان سقوط میکنند... هیچ بزرگتری در میان آنها نیست... یکی از این بچه ها که به نوعی شخصیتِ اصلی داستان است، رالف نام دارد، او پسری تا حدودی بی باک و همیشه امیدوار است.. به همراه پسر بچه ای چاق، امّا باهوش به نامِ خوکه.. صدفی پیدا میکنند و با دمیدن در آن و جمع کردن بچه های دیگر، اولین اجتماع بچه ها را تشکیل میدهند و در رأی گیری نخستین، رالف به ریاست بچه ها در جزیره انتخاب میشود
در میان بچه ها شخصیتی چندش آور و وحشی خوی به نام جک وجود دارد که رقیب رالف است و حسادت و وحشی گری در او موج میزند.... همه چیز در آرامش پیش میرود و بچه ها در جزیره میوه میخورند و بازی میکنند و کم کم به جزیره عادت میکنند... رالف با استفاده از عینک خوکه که همچون ذره بین عمل میکند، آتش روشن میکند و قانونی میگذارند تا همه کمک کنند و آتش همیشه روشن باشد و دود کند.. چراکه دود و آتش تنها راه نجات آنها از جزیره است.... در این میان در بین بچه ها ترس از هیولایی ناشناخته در جزیره شکل میگیرد و این موضوع آغازی است برای برهم خوردن آرامش و اجتماع انسانی و دور از توحشِ این کودکان
دوستانِ گرامی، چنانچه بخواهم داستان را توضیح دهم از جذابیتِ آن کاسته میشود.. عزیزانم تا همین اندازه بگویم که نویسنده نشان میدهد چگونه خوی وحشیگری انسانها و غریزهٔ آنها بر همه چیز پیروز میشود و چگونه میلِ به خونریزی و شکار در انسانها شعله هایش روشن و روشنتر میشود و چه آسان انسانها کمر به کشتن یکدیگر میبندند
*************
لازم است بگویم که مقدمهٔ مترجم را نخوانید، نخست آنکه داستان را به نوعی لو داده است و دوم آنکه سرشار از چرت و پرت است و نوشته هایی دور از خرد، که پشت آنها هیچگونه دلیل خردمندانه و پژوهشی، وجود ندارد.... نویسنده در پایان نشان میدهد که بچه ها انگلیسی هستند.. امّا مترجم میگوید، وحشی گری بچه ها نماد آلمان در جنگ جهانی دوم است و جک که رئیس وحشی هاست نماد هیتلر میباشد!!... مشخص است که مترجم بیسوادی است که هیچ از تاریخ نمیداند و فقط یک چیزی شنیده و ابلهانه تکرار میکند و آلمان ستیز است
کسانی که هیچ از تاریخ جنگ جهانی نمیدانند، فریب نویسندگانِ انگلیسی و آمریکایی و حتی یهود را خورده و هیتلر و آلمان را وحشی قلمداد میکنند
پس بهتر است مقدمه را نخوانید... چون داستان هیچ ارتباطی به سیاست و جنگ و فاشیست و کمونیست و اینگونه مسائلی که مترجم بیان نموده است، ندارد و تنها مسائلِ روانشناسی و روانشناختی انسانهاست که ریشه های آن را زنده یاد فرویدِ بزرگ، کشف کرده بود و نویسنده با ذوقِ بالایِ خویش برایِ نوشتنِ این داستان از آنها بهره برده است.... یادِ زنده یاد فروید همیشه گرامی باد
-----------------------------------------
امیدوارم از خواندنِ این داستان لذت ببرید
<پیروز باشید و ایرانی>
در میان بچه ها شخصیتی چندش آور و وحشی خوی به نام جک وجود دارد که رقیب رالف است و حسادت و وحشی گری در او موج میزند.... همه چیز در آرامش پیش میرود و بچه ها در جزیره میوه میخورند و بازی میکنند و کم کم به جزیره عادت میکنند... رالف با استفاده از عینک خوکه که همچون ذره بین عمل میکند، آتش روشن میکند و قانونی میگذارند تا همه کمک کنند و آتش همیشه روشن باشد و دود کند.. چراکه دود و آتش تنها راه نجات آنها از جزیره است.... در این میان در بین بچه ها ترس از هیولایی ناشناخته در جزیره شکل میگیرد و این موضوع آغازی است برای برهم خوردن آرامش و اجتماع انسانی و دور از توحشِ این کودکان
دوستانِ گرامی، چنانچه بخواهم داستان را توضیح دهم از جذابیتِ آن کاسته میشود.. عزیزانم تا همین اندازه بگویم که نویسنده نشان میدهد چگونه خوی وحشیگری انسانها و غریزهٔ آنها بر همه چیز پیروز میشود و چگونه میلِ به خونریزی و شکار در انسانها شعله هایش روشن و روشنتر میشود و چه آسان انسانها کمر به کشتن یکدیگر میبندند
*************
لازم است بگویم که مقدمهٔ مترجم را نخوانید، نخست آنکه داستان را به نوعی لو داده است و دوم آنکه سرشار از چرت و پرت است و نوشته هایی دور از خرد، که پشت آنها هیچگونه دلیل خردمندانه و پژوهشی، وجود ندارد.... نویسنده در پایان نشان میدهد که بچه ها انگلیسی هستند.. امّا مترجم میگوید، وحشی گری بچه ها نماد آلمان در جنگ جهانی دوم است و جک که رئیس وحشی هاست نماد هیتلر میباشد!!... مشخص است که مترجم بیسوادی است که هیچ از تاریخ نمیداند و فقط یک چیزی شنیده و ابلهانه تکرار میکند و آلمان ستیز است
کسانی که هیچ از تاریخ جنگ جهانی نمیدانند، فریب نویسندگانِ انگلیسی و آمریکایی و حتی یهود را خورده و هیتلر و آلمان را وحشی قلمداد میکنند
پس بهتر است مقدمه را نخوانید... چون داستان هیچ ارتباطی به سیاست و جنگ و فاشیست و کمونیست و اینگونه مسائلی که مترجم بیان نموده است، ندارد و تنها مسائلِ روانشناسی و روانشناختی انسانهاست که ریشه های آن را زنده یاد فرویدِ بزرگ، کشف کرده بود و نویسنده با ذوقِ بالایِ خویش برایِ نوشتنِ این داستان از آنها بهره برده است.... یادِ زنده یاد فروید همیشه گرامی باد
-----------------------------------------
امیدوارم از خواندنِ این داستان لذت ببرید
<پیروز باشید و ایرانی>