ماجرای یه دختربچه‌ است که اگه کسی خیلی اذیتش کنه یا کار خیلی غیرمنصفانه‌‌ای بکنه و این خیلی خیلی عصبانی بشه، انگشتشو می‌گیره سمتش و بعد، اتفاقای جادویی خارج از کنترلش میفتن واسه اون آدم. (مناسب برای بعد از سروکله زدن با آموزش دانشکده)

امیدوارم رسالتِ یادآوریِ داشتن این انگشت جادویی رو به بچه‌ها فراموش نکنم.:))

یه‌کم حکم اخلاقی می‌تونه برداشت بشه ازش مثلا در مورد گیاه‌خواری و اینا که خیلی مطمئن نیستم خوبه یا بده.

Taikasormi kertoo tarinan tytöstä, jolla on kyky muuttaa asioita. Suuttuessaan hän taikoo viikset opettajalleen ja metsästystä harrastaville naapureille siivet. Dahlin opettavaisempiin teoksiin kuuluva nopealukuinen teos sopii 7+ vuotiaille ja se auttaa näkemään asioiden kaksi erilaista puolta. Taikasormi saa lukijansa haaveilemaan kyvystä muuttaa asioita paremmaksi - kyky, jota ainakin itse jäin kaipaamaan omistavani tähän maailman aikaan.

وقتی رولد دال از کسایی که برای تفریح شکار می کنند خوشش نمیاد چیکار می کنه؟
یک داستان می نویسه و با کارمای رولد دالی پدرشون رو درمیاره

پ.ن: همونطور که هزاربار فرندز دیدن زندگی رو کمی قابل تحمل تر می کنه، رولد دال خوانی و بازخوانی هم همینطوره

98.11.14

I wish I had "THe magic finger" everytime I see red! Oooh, I'll be having lots of fun!
The message about hunting and killing animals just for sport is clear and I totally agree with it.

Interesting commentary on firearms and animal welfare.

Not Roald Dahl at his finest - nevertheless a good short entertaining book with the usual great illustrations by Quentin Blake.

For anyone who doesn't agree with hunting birds for 'sport'.......

For anyone who ever got angry and wanted revenge.......

I just listened to this on YouTube ... another brilliant story from Roald Dahl.

همه‌ی بچه ها یه قدرت جادویی دارن.
اگر بچه ای رو میبینی که از قدرتش استفاده نمیکنه، به این خاطره که هنوز کشفش نکرده

Muy chulo y entretenido, como todos los de este señor. A demás súper rápido de leer y se entiende muy bien aunque esté en inglés. Recomendado siempre

I got told by my little cousin to read this book who is in year 5. When I first looked at the book I wasn’t too keen to read the book but I was glad I did. I really like how Roald Dahl keeps the reader engaged into the book, because when the Girl uses her magic finger you want to what happens to them straight away. As a reader I wanted to quickly finish the page I was reading and go on to the next one so I can find out what’s next. At point I had to put the book down but I really didn’t want to. Being 22 years old, I never thought I would find this book interesting and enjoyable to read, even though its less than 60 pages.
I like the way Roald Dahl writes, the sentences are short and quick. It easy enough for children to understand the story and at the same time it’s enjoyable for adults. It’s interesting how it’s written from the Girls point of view and written the way a child would write. Roald Dahl includes what he believes would be important to a child, like her friends, what happened in schools and what important to her. As always I love the illustration in the book by Quentin Blake.
I would encourage children to read this book from year 3 onwards, but I would read this book to children as a class from year 1 onwards

کتاب انگشت جادویی با داستانی کوتاه توسط دختری روایت میشه که دارای انگشت جادویی هست که خدا نکنه اونو سمت کسی نشونه بره . کتاب های کودکان فرصتی بهت میده که در درون آشفته و‌پر تشویش دوران بزرگسالی ، فکر کنی دوباره بچه هستی و نگرانی های ذهنیت همگ�� شیرین و دوست داشتنی هست .

The Magic Finger, Roald Dahl

The Magic Finger is a fantasy story written by Roald Dahl in 1962.

The Magic Finger is narrated by an eight-year-old girl, growing up on a farm, in the English countryside, next door to the Gregg family, who have a passion for hunting.

The titular "Magic Finger" is an ability she has that activates inadvertently whenever she gets intensely angry: the finger, shoots out a beam of energy, that apparently seeks out whoever has angered the girl, with unpredictable consequences.

تاریخ نخستین خوانش: روز بیست و دوم ماه ژوئن سال2000میلادی

عنوان: انگشت جادویی؛ اثر: رولد دال؛ تصویرگر کوئنتین بلیک؛ برگردان گیتا گرگانی؛ مشخصات نشر تهران، نشر چشمه، کتاب ونوشه، سال1378، در66ص، مصور، کتابهای کودکان و نوجوانان، شابک9645571324، چاپ سوم زمستان سال1386، موضوع ادبیات نوجوان، داستانهای نویسندگان بریتانیا، سده 20م

ماجرای دختر هشت ساله ‌ای است، که هرگاه از کاری؛ یا کسی ناراحت ‌شود، به گفته ی خودش، خون جلوی چشم‌هایش را می‌گیرد، اگر انگشتش را به سوی آنها، که اذیتش کرده ‌اند، بگیرد، رخداد غریبی رخ می‌دهد؛ یکروز، وقتیکه او، در کلاس درس، نتوانست کلمه ی گربه را درست هجی کند، و معلمش، خانم «وینتر»، به او گفت «تو دختر کوچولوی خنگی هستی!»؛ و او را مجبور کرد، گوشه ی کلاس بایستد، یکی از همان اتفاق‌ها افتاد؛ روز دیگری هم، وقتی آقای «گرِگ»، و دو پسر هشت، و یازده ساله ‌اش، از شکار برمی‌گشتند، و گوزن زیبایی، شکار شده، و دست و پا بسته، روی شانه‌ های آنها بود، دخترک خیلی تلاش کرد، به آنها بفهماند، که آنکار صحیح نیست، و حیوانات هم حق زندگی دارند، آنها هم خانواده دارند، او گفت «الان بچه ‌های این گوزن، چشم انتظارش هستند...»؛ ولی آن سه نفر، به او توجه نکردند، حتی آقای «گرِگ»، مانند اینکه او را ندیده، راه خود را گرفت، و رفت، آنروز هم، باز خون جلوی چشم‌هایش را گرفت، و انگشتش، ...؛ بله، باز هم رخداد عجیبی رخ داد؛ عجیبتر از آنکه فکرش را بکنید؛

تاریخ بهنگام رسانی 03/09/1399هجری خورشیدی؛ 16/08/1400هجری خورشیدی؛ ا. شربیانی