...
Show More
حالا ببینید ناتور(ناطور) دشت چگونه نامگذاری شده، عمق معنای آن کجاست؟ به این خاطر گفتگویی انجام دادم با افشین رفاعت داستان نویس جوانمان که در واشنگتن به دنیا آمده و آنجا آرشیتکت شده و در فضا و هوای نیویورک به فارسی داستان مینویسد. ناتور دشت یعنی نگهبان دشت. از افشین رفاعت میخواهم کمی راجع به ناتور دشت حرف بزند و بگوید چه دریافتی از این نام دارد:
با سلام خدمت شنوندگان رادیو زمانه. من به طور خیلی خلاصه در این مدت کوتاه خدمتتان عرض میکنم کتابی رسید به دستم به نام "ناتور دشت" که توسط آقای احمد کریمی قبل از انقلاب ترجمه شده و مجددا توسط انتشارات ققنوس تجدید چاپ شده است. وقتی به مشخصات کتاب نگاه کردم متوجه شدم که کتاب در حقیقت ترجمه کتاب "کچر این د رای" به انگلیسی اثر مشهور سلینجر است، اما هیچ ارتباطی نتوانستم بین عنوان کتاب و ترجمه کتاب به فارسی پیدا کنم. وقتی که کتاب را همزمان به فارسی و انگلیسی میخواندم برایم سوال بود که "کچر این د رای" به انگلیسی یعنی چی و به چه صورت میتوان عنوان کتاب را ترجمه کرد. با توجه به این که شخصیت داستان در متن داستان اشاره میکند که میخواهد مراقب مزرعه چاودار باشد {که در حقیقت منظور از مزرعه همان دشت است} و یا حتی اسم کتاب به صورت اشتباه خواندن از سطر یکی از شعرهای رابرت برنز گرفته شده است اما باز هم نامفهوم باقی میماند. تا اینکه در یکی از جلسههای ادبی که با چند تن از دوستان و استادان دانشگاه نیویورک داریم این بحث را به میان کشیدم که "کچر این د رای" یعنی چه؟ برای یک آمریکایی چه مفهومی دارد و یا حتی برای یک خوانندهی خارجی که کتاب را به زبان دیگری میخواند؟ چون در انگلیسی هم اگر لغت به لغت، عنوان کتاب را ترجمه کنیم واقعا معنیاش همان "گیرنده در چاودار" است و همانطور که عرض کردم این چه معنی و مفهومی میتواند داشته باشد؟
یکی از اساتید که از مطرح کردن این مسئله بسیار خوشحال شده بود و در این مورد تحقیق کرده بود بحث را خیلی استادانه باز کرد و شکافت و گفت: "سلینجر از عنوان کتاب استفاده متافوریکال یا استعارهای کرده و در حقیقت "کچر این د رای" یک استعاره است. چرا که در زمان قدیم وقتی "رای" یا همان گندم سیاه یا چاودار را برداشت و پراسس میکردند دستگاهها آنقدر مدرن و پیشرفته نبود و همیشه شخصی میایستاد با سبد یا با دستاری دور کمرش که دانههایی را که از ماشین به بیرون پرتاب میشود، بگیرد و دوباره به ماشین برگرداند که دوباره پراسس بشود و برای تهیه فراورده مورد استفاده قرار بگیرد. فراوردهای که میتواند نان، سریال، آبجو، ودکا و یا ویسکی باشد پس "کچر" یا "گیرنده" از هدر رفتن دانهها جلوگیری میکرده و دو مرتبه دانههای رها شده را به ماشین بر میگردانده و در حقیقت این استعارهای است برای نگهبانی کردن از این دانهها، دانههایی که میتوانند بچههایی باشند که دارند هر لحظه به لبهی پرتگاه یا صخره نزدیک میشوند، بچههایی که در دشت مشغول بازی هستند. این همان نگهبان دشت است." استاد نتیجه گیری کرد که ترجمه کتاب با خلاقیت و مهارت بسیار زیادی انجام گرفته و باید به این مترجم با این انتخاب درست و صحیحش آفرین گفت. صفحات 142 و 143 کتاب این سو و آن سوی متن. کارگاه داستان نویسی عباس معروفی در رادیو زمانه. گردآوری و تنظیم حمیدرضا سلیمانی. 166 صفحه
با سلام خدمت شنوندگان رادیو زمانه. من به طور خیلی خلاصه در این مدت کوتاه خدمتتان عرض میکنم کتابی رسید به دستم به نام "ناتور دشت" که توسط آقای احمد کریمی قبل از انقلاب ترجمه شده و مجددا توسط انتشارات ققنوس تجدید چاپ شده است. وقتی به مشخصات کتاب نگاه کردم متوجه شدم که کتاب در حقیقت ترجمه کتاب "کچر این د رای" به انگلیسی اثر مشهور سلینجر است، اما هیچ ارتباطی نتوانستم بین عنوان کتاب و ترجمه کتاب به فارسی پیدا کنم. وقتی که کتاب را همزمان به فارسی و انگلیسی میخواندم برایم سوال بود که "کچر این د رای" به انگلیسی یعنی چی و به چه صورت میتوان عنوان کتاب را ترجمه کرد. با توجه به این که شخصیت داستان در متن داستان اشاره میکند که میخواهد مراقب مزرعه چاودار باشد {که در حقیقت منظور از مزرعه همان دشت است} و یا حتی اسم کتاب به صورت اشتباه خواندن از سطر یکی از شعرهای رابرت برنز گرفته شده است اما باز هم نامفهوم باقی میماند. تا اینکه در یکی از جلسههای ادبی که با چند تن از دوستان و استادان دانشگاه نیویورک داریم این بحث را به میان کشیدم که "کچر این د رای" یعنی چه؟ برای یک آمریکایی چه مفهومی دارد و یا حتی برای یک خوانندهی خارجی که کتاب را به زبان دیگری میخواند؟ چون در انگلیسی هم اگر لغت به لغت، عنوان کتاب را ترجمه کنیم واقعا معنیاش همان "گیرنده در چاودار" است و همانطور که عرض کردم این چه معنی و مفهومی میتواند داشته باشد؟
یکی از اساتید که از مطرح کردن این مسئله بسیار خوشحال شده بود و در این مورد تحقیق کرده بود بحث را خیلی استادانه باز کرد و شکافت و گفت: "سلینجر از عنوان کتاب استفاده متافوریکال یا استعارهای کرده و در حقیقت "کچر این د رای" یک استعاره است. چرا که در زمان قدیم وقتی "رای" یا همان گندم سیاه یا چاودار را برداشت و پراسس میکردند دستگاهها آنقدر مدرن و پیشرفته نبود و همیشه شخصی میایستاد با سبد یا با دستاری دور کمرش که دانههایی را که از ماشین به بیرون پرتاب میشود، بگیرد و دوباره به ماشین برگرداند که دوباره پراسس بشود و برای تهیه فراورده مورد استفاده قرار بگیرد. فراوردهای که میتواند نان، سریال، آبجو، ودکا و یا ویسکی باشد پس "کچر" یا "گیرنده" از هدر رفتن دانهها جلوگیری میکرده و دو مرتبه دانههای رها شده را به ماشین بر میگردانده و در حقیقت این استعارهای است برای نگهبانی کردن از این دانهها، دانههایی که میتوانند بچههایی باشند که دارند هر لحظه به لبهی پرتگاه یا صخره نزدیک میشوند، بچههایی که در دشت مشغول بازی هستند. این همان نگهبان دشت است." استاد نتیجه گیری کرد که ترجمه کتاب با خلاقیت و مهارت بسیار زیادی انجام گرفته و باید به این مترجم با این انتخاب درست و صحیحش آفرین گفت. صفحات 142 و 143 کتاب این سو و آن سوی متن. کارگاه داستان نویسی عباس معروفی در رادیو زمانه. گردآوری و تنظیم حمیدرضا سلیمانی. 166 صفحه