In this terrible year of living horribly, how comforting to return to the incomparably batshit bombastic H. Miller... My spirit drunk uncle, frenetically prancing about on the pages, expounding on this, remembering that, describing in ludicrous hyper-reality all that he feels, thinks, utters out loud, to himself or with others, about himself, others... Self-deprecating, revelatory, aggrandizing and loathing... often within the space of a paragraph.

How good to feel his 'vibrating lyre strings', his man(n)ic effusions, his Rabelaisian eye for detail - flaws, perfections and humor - within every contemptible human encounter.

How far above the others he soared! until the hot air inevitably left his sails, or the wings melted off, and it was back to work, scrounging and scrabbling for the next cup of coffee.

Ah yes, n  Henry Millern... How good to spend time with you again.

Do I need to read this series in order??? Anybody know?

Because unless I happen to find the first two at the library used book sale for .50 cents (where I bought this one) I can't see spending money on them.

یه جاهاییش خیلی خوب بود
شاید دوباره خوندمش

نکسوس! با پلکسوس و سکسوس، سه گانه ی مقدس تصلیب گلگون رو میسازن. رمان عالی و نابیه. ترجمه ی سهیل سمی فوق العادست.

This serves as the perfect mix of Tropics and Sexus/Plexus. And if anyone knows the life of Henry Miller this makes sense. I felt like I was in a different world when I was reading this. It's style was potent enough to permeate my life at the time.

Man reflects on his life and people then leaves for a holiday.

O mais profundo dos três. Memórias, confidências, sonhos... esta é uma partilha de reflexões e esperança, que acompanhamos apaixonadamente, mesmo que não sejam as nossas reflexões e esperanças.
Ao longo desta trilogia houve um desenvolvimento, algo que se prende com a escrita, com a capacidade de concretização, com a realização.
Todo um mundo toma existência na sua mente, cresce, transforma-se e sofre resistência para se deslocar daquela realidade, tomar forma sob a palavra escrita.
Quem diria que tal escritor sofre tal angústia, tal resistência...
Por outro lado, Mona, sob a sua capa de mentiras, permanece um mistério. Haverá outro livro que lance luz sobre este aspecto da sua vida?

تا قبل از خواندن نیمه دوم کتاب، میلر در نظرم فردی با ایده های بزرگ بود که در سوزاندن و نابود کردن آنها تبحر داشت، اما نیمه ی دوم کتاب جایی بود که هوش و ذوق بی حد نویسندگیش به کمال رسید. داستان نکسوس روایت حوادث و بالا و پایین های زندگی یک نویسنده ست که به ویژه با عشق و مشکلات مالی در حال دست و پنجه نرم کردن ست. در نیمه اول (پیش از بازگشت مونا) همه چیز مادی و فیزیکی ست، همه ی دغدغه ها، تفکرات، مشکلات و... اما در نیمه دوم (پس از بازگشت مونا) بحث فراتر میرود و وارد دنیای فراتر از مادیات و دنیای خیال و احساسات غیرمادی نویسنده میشویم. داستان این کتاب در هر دو بخش میتواند روایت زندگی هر فرد انسانی باشد و هنر نویسنده در بیان جداگانه دغدغه ها و نیازهای روحی و مادی انسانهاست، چیزی که در کمتر کتابی، نویسنده ای از پسش برآمده است.

ثلاثية الصلب الوردي، سكسوس،نيكسوس ،و بيلكسوس،بترجمة من أسامة منزلجي،تجسد فيها هنري ميللر العظيم بتفاصيله، بكل شفافية و جنون، كان العاشق هنا، و المنحرف، الفقير، المتسكع.. كان هنا العالم و الملاك و الشيطان. كان هو و فقط.. عظيما.

تجلى سرد هنري بفوضى الأسئلة التي ملأته يوما،بتمارين الكتابة، زلقات الكآبة و غيوم المسرات، بشطحات الجنون و المغامرة و المجون..بالحب و العهر و التقوى كذلك..

التقيت بهنري هنا و جلست ناظرة إليه من بعيد.

أن أبدأ في عمل -من الأدب الامريكي- كهذا مغامرة و فرحة عارمة أني تعثرت به.. عمل اعتبره ملحمة حياتية شفافة بكل ما فيها و ما عليها.
لازلت في الجزء الأول.
#سكسوس_هنري_ميللر
#قارئة_من_هناك

I have absolutely loved it...so much sincerity. However, not an easy read.

رمان نكسوس نوشته هنري ميلر، نويسنده آمريكايي به اعتبار فرم خاصي كه دارد، توسط اول شخص مفرد روايت مي شود و همين امر باعث همذات پنداري خواننده با راويست. البته ناگفته نماند كه اين همذات پنداري از طرف خوانندگان شرقي از قوت بيشتري برخوردار است- چرا كه ميلر- خود از منتقدان سرسخت فرهنگ آمريكاييست و بارها و بارها در آثارش به روحيه شرقي خود اشاره مي كند.

Rosily crucified