زنده باد کاتالونیا ثابت می کند که حتی استادی مانند جرج اورول هم ، آثار ضعیف و نازلی دارد ، کتاب حقیقتا سردرگم هست و به هدفی ( البته اگر نویسنده داشته باشد ) نه تنها نمیرسد بلکه حتی نزدیک هم نمی شود . کتاب بدون هیچ مقدمه یا آشنایی ناگهان یقه خواننده نگون بخت را می گیرد و او را با خود به اسپانیای آفتابی و معروفترین شهر آن بارسلونا می برد .نویسنده بدون آن که چیزی از وضعیت و جنگ داخلی اسپانیا بگوید ( پس از کودتای ملی گرایان به رهبری ژنرال فرانکو علیه دولت جمهوری خواه بر آمده از انتخابات ، اسپانیا صحنه جنگ داخلی و چیزی که امروزه به آن جنگ نیابتی می گویند شد و آلمان و ایتالیا به حمایت از فرانکوی فاشیست و شوروی به پشتیبانی کمونیست ها بر خاستند و نتیجه یک جنگ داخلی بسیار خونین و کشتار شهروندان اسپانیایی و یک فاجعه برای اقتصاد اسپانیا شد ) خواننده را در خیابان رامبلاس بارسلونا رها می کند و خواننده خود باید متوجه باشد که علاوه بر فاشیستها ی فرانکو ، کمونیست ها ، آنارشیست ها ، تروتسکی ها و گروه دیگری که صد البته برای ما ایرانیها خیلی آشنا هستند یعنی لباس شخصی ها و حتی گروه های دیگری بدون آن که علت حضور آنها را بدانیم حضور داشته و در حال جنگ با هم هستند ، بدون آنکه بدانیم تفاوت این گروه ها باهم چیست و اصولا در اسپانیا به دنبال چه هستند .آقای اورول در ابتدا تصویری از بارسلونایی که همه در آن برابر و شهریی که سیمای کمونیستی کارگری دارد ارائه داده و سپس زمانی که بعد از شش ماه به همین بارسلون برمی گردد ، شهر ظاهری سرمایه داری به خود گرفته و از جامعه آرمانی سوسیالیستی دور شده است . زمانی که نویسنده به وطن خود انگلستان بر میگردد کاملا بارسلونا را رها می کند و هیچ وقت متوجه نمی شویم که بارسلونا چگونه سقوط کرد و تکلیف گروههای مختلف آن چه شد . اما نویسنده تصویری دوست داشتنی از مردم اسپانیا ارائه داده و از خونگرمی بسیار آنان می گوید ( و واقعا ملت اسپانیا جز خوش اخلاق ترین و با روحیه ترین ملت های اروپا هستند و هیچ چیزی نمی تواند آنها را از خوش بودن بازدارد ، فلسفه معروف مانیانا یعنی فردا که منظور آن به فردا انداختن کار سخت وامروز خوش بودن بر آمده از همین دیدگاه است ) همین طور بارها از بی نظمی سیستم حکومت ، بیمارستان ، شهرداری و پلیس اسپانیا شکایت کرده ولی در آخر کار ، به خاطر همین سیستم ضعیف است که توانسته خود را از اسپانیا خارج و به وطن برساند ، که اگر در آلمان می بود ، آن وقت قضیه فرق داشت و جناب اورول به جای وطن ،شاید سر از آشویتس در میاورد .

Attraverso il racconto dell'esperienza condotta da Orwell stesso tra le milizie che, durante la guerra in Spagna, contrastano le truppe di Franco, il lettore si cala non solo nell'atmosfera dell'epoca e del conflitto, ma sembra respirare in prima persona l'amaro profumo del generale disincanto: per una guerra che avrebbe forse potuto decider in maniera diversa le sorti del fascismo, per un entusiasmo presto inquinato dalle dinamiche di partito, per l'isolamento nel quale furono lasciati i vari combattenti, per il bilancio finale e tragico di un'opportunità mancata.

Through the account of the experience conducted by Orwell himself among the militias that, during the war in Spain, opposed Franco's troops, the reader not only enters the atmosphere of the time and of the conflict, but seems to breathe in the first person. bitter scent of general disenchantment: for a war that could perhaps have decided the fate of fascism in a different way, for an enthusiasm soon polluted by party dynamics, for the isolation in which the various fighters were left, for the final balance and tragic of a missed opportunity.

“All the war-propaganda, all the screaming and lies and hatred, comes invariably from people who are not fighting.”

“The whole experience of being hit by a bullet is very interesting and I think worth describing in detail.”

Orwell’s account of his own involvement in the Spanish Civil War. It covers the period between December 1936 and June 1937. Orwell was based in Barcelona and fought on the Aragon front. He experienced being in the trenches and the boredom and futility that go with it. Orwell also describes his experiences during the fighting in Barcelona in May 1937 when the PSUC (backed by Russia and identifying as Communist) fought with the Anarchists and the POUM (basically a Trotskyite group). He dissects the factional in-fighting as he goes along. He was shot in the neck, ending his front line involvement and goes on to describe the hospital system. The reportage is excellent throughout: Orwell was good at that.
Orwell stated at the beginning that he was there to fight Fascism and he never lost that impetus. He describes his frustration with the infighting and tries to outline his own perceptions. Orwell had gone to Spain under the auspices of the Independent Labour Party (ILP) and was therefore fighting with the POUM. There has been plenty of debate about whether the infighting enabled Franco’s eventual victory and there are arguments on both sides. Orwell was writing in 1938, before the end of the war and didn’t have the benefit of hindsight. The political reality was that the only major power supporting the Spanish government against Franco was the USSR which leant weight to the PSUC. Historically the left has always done this. It was brilliantly parodied by Python team in Life of Brian. It still happens. Orwell knew what he was fighting against and where his sympathies lay:

“When I see an actual flesh-and-blood worker in conflict with his natural enemy, the policeman, I do not have to ask myself which side I am on.”

Homage to Catalonia has been debated a great deal over the years, going in and out of fashion and used by all sides of the political spectrum. There is no doubt this is a very good snapshot of a point in time, but as an overall analysis it is lacking and even Orwell, writing later, amended his analysis.
This is well worth reading, as is the history of how it has been regarded.
“It is the same in all wars; the soldiers do the fighting, the journalists do the shouting, and no true patriot ever gets near a front-line trench, except on the briefest of propaganda-tours.”

هل أنت من متابعي الدوريات الاوروبيه عموما ...والدوري الأوروبي خصوصاً...!
إن كنت منهم او كنت مثلي من الذين يشاهدون المبارايات أضطرارا وتحت وطأه الضغط الاسري او للنجاة من الغباءات الاخرى المعروضه ع شاشه التلفاز ...فمؤكد تصادف الأمر وحضرت مره نهايئات كانت تقام بين الفريق الملكي الاسباني وفريق برشلونه ...
إن كنت كذلك فأهنيك لقد تابعت النسخه الرياضيه من الحرب الاهليه الاسبانيه



Vs



...
ربما الحرب الأهليه واحده من المعضلات في التاريخ الحديث عصية الفهم ...فأنت أمام ثورة حقيقيه بكل الاركان رفض حتى مؤيدوها أن يعترفوا بكونها ثورة حماية لمصالح خارجية أقوى ...
دعنا نلخص ما حدث في أسطر قليله :
في 17 يوليو 1936 قاد مجموعه من جنرالات الجيش ثورة ذات طابع (يميني) ضد الحكومة الشعبيه (المياله لليسار)...نتج عن ذلك تشكل جبهتان (الجمهوريه) وهي تألف من أحزاب عماليه و اشراكيه وشيوعيه واناركيه و (قوميينالوطنيين) وكانوا ذوي طابع فاشي و اقطاعي وتحت مظله الكنيسه التي كانت الداعم الاول للرأسماله في ذلك الوقت ..
كانت الثورة (او كما أشيع وعرف تاريخيا عنها انها حرب أهليه) ستؤدي الى أهتزاز المركز المالي ونفوذ العديد من الدول المستثمره داخل أسبانبا (وكان بعض تلك الدول مؤيد للجمهوريين ع اعتبار ان ما يحدث هو حرب ضد الفاشيه).
كانت ايطاليا الموسولينيه و المانيه الهتلريه هم من رجح ميزان القوى للوطنيين ..كما ان الخلاف الايدلوجي القائم بين الجمهوريين وتعدد وتباين أهدفهم أدي الى ضعف شوكتهم في واحده من اهم مقراتهم (برشلونه)ونجح ع أثر ذلك الوطنيون في فبراير من العام 1939 في أكتساح كتالونيا أهم أقليم لدى الجمهوريين اعقبه الاستيلاء ع مدريد ثم أعلان فوز الوطنين بزعامة فرانكو في الاول من أبريل من نفس العام ...
______________________________________________
جورج أرويل
إريك أرثر بلير ...الكاتب الذي سبق عصره وكتب مؤلفين يعدان من الادبيات الثوريه ... يضيف الى مهارته كقاص وراوي بارع قدرته كمحقق صحفي ومحلل للاحداث من قلب بؤرة كانت في وقتها هي الاكثر اشتعالا فالعالم _كتالونيا_فالشمال الشرقي الاسباني واحده من مناطق الصراع الاشهر في وقت الحرب الأهليه .
يكتب أرويل شهادةروايهتحقيق صحفي مطول
ليس من باب كونه مبعوث لمراقبه الحدث ونقله فحسب ولكن من باب كونه مقاتل أنضم للفئه التي تواءمت مع افكاره لمس الانشقاق في جبهتها الداخليه رغم نبل نواياها ... وأخذ عليها انها انصاعت لمصالح دول اخرى كبيره
فرغم المسانده العسكريه التي أولاها السوفييت للجمهوريين إلا انهم حرصوا ع ان لا تنجح ثورة عماليه شيوعيه في أسبانيا (لان الشيوعيه الرسميه التي كانت تمثلها الاتحاد السوفيتي كانت تكتسب قوتها من تحالفات دوليه عسكريه ع رأسها تحالفها مع فرنسا الرأسماليه الامبرياليه)
ورغم معارضة الحكومة الانجليزيه للفاشيه التي تمثلت وبقوة لدى الوطنيين الا انه لم يكن من مصلحتها في دولة تستثمر بها عدة ملايين ان تتحول للنظام الشيوعي فتضيع استثماراتها بالكامل هناك .
لذا تعاونت تلك الدول ع ان تبقي الصراع في اسبانيا في أطار حرب أهليه من اجل الحصول ع ديموقراطيه برجوازيه ...
و بهذا تفكك حلم الثورة.
يقف أورويل هنا موقف الناقد المحب الذي يصحح مسار ثورة طالما حلم بها ...يكشف لهم نقائصهم و اخطائهم دون أن يتحامل عليهم
فقد رأي في كتالونيا حلم ...حلم المساواه الكامله ...حلم العداله التامه ... حتى أنه يصف بأعجاب كيف كانت الميلشيه الجمهوريه (التي أخذ عليها قلة عدنها وضعف تدريبها) تابعه لظابط كان يتأسى ويألم إذا نداه احدهم ب(سيدي) فكان يرد (من هذا ...من هذا السيد ...ألسنا كلنا هنا رفقاء ) لم يعزوا أورويل ضعف انضباط الميليشيات عسكريا بغياب الطبقيه ...بل لقد أحال لها الفضل في ترابط افرادها وتجانس وحدتها وقال ان الود والتفاهم يصنع طاعه أسرع من تلك التي تصنعها الرهبه ...
لبث أورويل فترة منزوي في اعمال القتال بعيدا عن المعارك السياسيه ثم أدرك بعدها خطأ تصوره ...ان ما يحدث بالكامل لعبة سياسه وقد تدخل بها اطراف خارجيه ..حتى انه (وهو المقاتل لصفوف الجمهوريين) قد طرد من قبل بعض الجمهوريين لأنه دخل اسبانيا تابعا لفصيل بعينه(الاتحاد العام للنقابات الاشتراكيه) ...فعندما أحتدمت معركة المصالح بين الجمهوريين تقطعت بينهم السبل واخذ كل فصيل يدافع عن مصالحه الشخصيه ومكتسباته وافكاره الخاصه .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.

ربماالثورات والتحركات الشعبيه رومانسيه أكثر مما ينبغي ...وأضعف من أن تحتمل قذارات السياسه
ربما خلقت لتظل المثل الأعلى للحالمين ...دون أدنى أمل في تحققها ع أرض الواقع ..

As important as Animal Farm and 1984 are, Orwell was probably a better non-fiction writer than a fiction writer. In telling true events he is moved to outright explain his feelings and beliefs in perhaps less quotable, but far more important fashion than his fiction. You almost have to read his descriptions of the Spanish people in this book to truly appreciate the coldness of 1984's characters. Dealing with real people and real struggle he wrote his truly most memorable passages - such as why he was disappointed that his time in combat wasn't bloodier. His fiction is about ideals, but this non-fiction on a real warm, is about humanity. If you liked (or feared) Doublespeak, you must read his observations on what the media did in Spain following the resistence. Fiction has many times surpassed non-fiction in its expressiveness and meaning, but this is a case of extremely political non-fiction that is too salient to be ignored just because his other books are more popular.

Page 127 the author states that while watching a “fat Russian” it was the first time that he had seen “ …a person whose profession was telling lies - unless one counts Journalists” I wonder what the sublimely brilliant writer of this observation, George Orwell, would think if he was seeing the accusations of fake news (lies) that is routinely hurled around today. He himself warns against his own bias while writing about his time in Spain. Trust nothing is the mantra. Indeed.

I first read Orwell in my late teens. I have thought back hard in recent days and I think it was my parents that gave me, for what I think must have been my 17th or 18th birthday, a compendium of books that contained, Animal Farm, Burmese Days, A Clergyman's Daughter, Coming Up for Air, Keep the Aspidistra Flying and Nineteen Eighty-Four. I read Nineteen Eighty-Four first and was spellbound. Being very much a reader of Sci Fi in my youth this was something utterly different. It was beyond great and after several rereads over the years and a good few items as to Orwell’s ideas behind it I have considered Nineteen Eighty-Four one of greatest piece of English language literature the world has ever seen. I read the other books in the compendium and found Animal Farm to be in the classic mold as well.

So where does Homage to Catalonia fit? In my opinion this is an exceptionally important book for those that have been admirers of Orwell’s and look to understand why he wrote both Animal Farm and Nineteen Eighty-Four. In Spain there was betrayal of the ideals that he held dear by those he thought he could trust. It is not a matter if I or anyone else agreed or disagreed with his political beliefs; he had his ideals but watched them literally gunned down. The narrative of his time in Spain shows an almost naive outlook as he went to the front feeling a part of a working class fight against fascism to a return to Barcelona to discover all he thought exemplar smashed by his own side of the political spectrum. Strangely through all this he could still write about humans being generally decent. Should all that Orwell wrote of those days in Spain be lessons for us all in not trusting those whose profession is telling lies? I think so. Read this book and read the genesis of ideas for the sublime Nineteen Eighty-Four.

Judge a book by its cover? Not generally but image of a bidding of farewell to the International Brigades near Barcelona 1938 by Robert Capa is certainly one of the most striking and apt I have seen.

In passing I would like to thank my great friend Gordon Wilson for his gift of this book on my 60th birthday. As I write may his Welsh team do themselves proud at the world cup and may we have a great time at the sevens.

* Read from the collection Homage to Catalonia / Down and Out in Paris and London*


It's slightly odd that today is the day that I finished Orwell's memoir of his service in the P.O.U.M. militia during the Spanish civil war (1936-1939). For it was on this day, the 20th of May, that Orwell was famously shot in the neck by a fascist sniper. I came across this little factoid during some personal research into the book and its history, so it was absolutely unplanned. Anyway, of course Orwell survived, and was able to furnish us with his unique remembrance of the conflict.

Firstly, this wasn't what I expected it to be. Of course, there are the vivid accounts of military life on the front. The deprivation, the dirtiness ( in its many expressions), the long stretches of boredom interspersed with the occasional, brief flashes of intensity, the seeming futilty of the enterprise. All familiar trademarks of the 20th century war memoir. It was my - wrongful, I found out- understanding it was purely that.

Orwell adds to this the political dimension, which is a crucial aspect of the book. He describes the variety of factions involved, the confusion resulting from that, the ignominious betrayal of the P.O.U.M. by ersthwile allies, and so on. While initially rather overwhelming - which Orwell himself admits to - it is vital to our understanding of the procession of events. At the time, such an elaboration was also badly needed because of the misinformation/propaganda surrounding the conflict. Now, it is naturally rather dated and narrow in its presentation of facts, so for a broad overview a modern historical work would serve the interested reader better. But again, this is not the function of a memoir.

Ultimately, Homage to Catalonia exemplifies the traits Orwell displays so well in all his work, and reiterates why he is still so admired by both sides of the political spectrum. The earnest search for truth, the clear, deceptively simplistic prose, the compassion, and above all, the indomitable belief in the goodness of man.

حكاية شاب إنجليزي مترف لكنه يؤمن بالعدالة
يسافر للقتال في أسبانيا لحماية العالم من الفاشيّة
وتسكن زوجته في فندق فاخر في حيّ قريب وآمن
-وقوف زوجته معه في مبادئه المجنونة شيء مذهل-
قصته ملهمة، تصلح إجابة لسؤال: كيف أخدم قضاياي؟
أخذ فكرة تحقيق إيمانه لأقصى درجة بالقتال في الصفّ الأوّل
ليس من الصعب مقارنة فعله بالمسافرين اليوم لمناطق الصراع
-في بيئة غير آمنة فمن الواجب التأكيد بأن هذه ليست دعوة للسفر-
.
يصل إلى برشلونة، جنّة المساواة، حيث يحدّق بك خدم المطاعم ويعاملونك معاملة الأنداد، واختفت من التداول الكلمات التي تدل على الخنوع والمجاملات، لا (سينيور) أو (دون) بل (رفيق) فحسب، دخل معاركها ليساهم في صناعة التاريخ، وسط الملل وتقلّب الطقس والقمل والحرمان والخطر الدائم، ورائحة الخندق المتسخ وحيث انتشار الفجر على سفوح الجبال وفرقعات الرصاص الجليدية، وما بدت لحظتها أيامًا عقيمة، معدومة الإحساس بشعور الشخصيات التاريخية، يصفها لاحقًا بأنها: لا تقدر عندي الآن بثمن، حقل جميل للذكريات يطيب لي أن أرتع فيه
.
استوقفني وصفه لإصابته، الارتطام العنيف، عدم الشعور بالأذى، الخدر والدوار، ثم الإدراك العميق بالإصابة البالغة دون ألم بالمعنى المألوف. ووسط صيحات الجنود وتمزيق قميصه لإسعافه تذكر وجود سكّين في جيبه فأراد إعطاءهم ليكتشف عجزه عن الكلام وشلل يده لكنّه رغم كلّ ذلك يشعر ببعض الرضى، لأن زوجته سوف تسرّ لأنّه سينجو من المعركة الكبرى بسبب جرحه، لاحظ بأن رصاصة اخترقت عنقه فسلّم بأنّه قد قضي عليه، وأيقن بأن هذه هي آخر لحظاته، فتذكّر زوجته أوّلًا، ثمّ الأسى على مغادرة هذا العالم، وتساءل عن شكل قاتله، هل كان إسبانيًّا أو أجنبيًا، وهل علم عن إصابته أم لا
.
المشاهد النابضة بالحياة والوعي والعواطف الغزيرة رائعة لكنّها قليلة، مثل ركض الجندي الفاشيّ أمامه قابضًا بنطاله بيديه في تفاهة إنسانيّة منعته من إطلاق الرصاص عليه، أو الفتى الأسمر الذي عرّوه بريئًا للعثور على سجائر جورج المسروقة فاعتذر له بعشاء وسينما، ثمّ يقف الفتى معه بشهامة بعد أسابيع مدافعًا عنه في لحظة صعبة رغم العار الذي ألحقه به. أو أثناء مغادرته للمعركة، تحدّث كسائح مع نادل أسبانيّ بدأ يشتكي من الحرب ويسأله إن كان ينوي العودة للسياحة في أسبانيا، يصل إلى فندق زوجته لتهرّبه فورًا بسبب كونه هو وعصابته مطلوبين أمنيًا، وفي قطار مغادرة أسبانيا، يصل البوليس إليه ليجده يتناول طعامًا فاخرًا في الدرجة الأولى فيصرفان النظر عنه، فلمّا غادر أسبانيا، كان الشيء الذي يريده هو وزوجته هو العودة مجدّدًا لأسبانيا ولو كان المصير المحتوم هو السجن القذر والإعدام
.
الكتاب مليء بالشهادات التي يؤمن جورج بأنها مهمة للمهتمين بتاريخ النزاعات السياسية والغوغائية الحزبية والفصائل الغامضة، لكنها لم تهمني بطبيعة الحال

و الكلمة الوحيدة التي لا يملك الغريب إلا أن يتعلمها هي كلمة "مانيانا" أي غدا و معناها الحرفي اليوم التالي. فإن كان بالمستطاع .. يؤجل عمل اليوم إلى المانيانا.

أنا شوفت الكلام ده فين قبل كده 
يتحدث في أحيان أخرى عن الكرم الأسباني و عن الشعور السوداء و العيون العربية و البشرة السمراء فأتذكر أننا يوما ما كنا هنا.

ما الذي يجعل شاب كيوت و ابن ناس كجورج أورويل يترك حياة المدنية و يزج بنفسه في حرب لا ناقة له فيها و لا جمل كبريطاني يعيش في أزهى عصور دولته الإستعمارية.

إنها انسانيته التي جعلته يستقيل من وظيفته الحكومية كشرطي في بلاد البنجال التي ولد فيه كإبن لمستعمر إنجليزي قبل أن يتلقى تعليمه في إنجلترا ثم يعود للعمل في مستعمرته و مسقط رأسه. نعم تمرد أورويل على الوظيفة و على الحياة و على الدولة و هام على وجهه مع المشردين و العمال و المهمشين إلى أن ذهب إلى أسبانيا كمراسل حربي أثناء الحرب الأهلية ثم لم يلبث أن انخرط في هذه الحرب كجندي يدافع عن الإنسانية و عن الحق في العمل و الحياة الكريمة لجميع عمال العالم.

يصاب برصاصة في عنقه و لحسن حظه أثرت في حنجرته فقط و لكنه يقول إن كان محظوظا فلم تمر رصاصة في عنقه أصلا.

بإسلوب أدبي جميل و رصين يحكي لنا أورويل قصته و قصة الحرب و كـأنك تقرأ رواية لا تفاصيل معارك و خلافات حربية و حزبية.

كتاب جميل و جدير بالإقتناء عن ثوار تكالبت عليهم الأمم و قدموا أرواحهم وقودا في حرب اقتربت كثيرا من أن تكون عبثية.

أما عن وجهة نظر جورج أورويل فتجدها في كتاب أخر كتقرير صحفي مطول بعد انتهاء الحرب تجده  هنا

music: Durutti Column - "Street Fight"
(also because there's a small, POUM-hostile extremist-anarchist group called Friends Of Durruti mentioned in the book, who were used as part of false-information war by the government)

(my book has intros by Hochschild and Trilling, both very excellent. Two chapters of the book have been appendixed to the end, which I also think as a wise choice, since both are rather political side-comments 1: why and how Communists suppressed the smaller leftist groups 2: about Barcelona fight in more detail, and how non-Spanish press wrote about it)

I made a lot of notes reading this book. The book did give me new information on the political situation of the left during Spanish Civil War. When Orwell joined in the battle in 1936, he wasn't at first interested in the political side of things - though from quite almost the start he realised his admiration for the Spanish character in general - but gradually came to realise the importance of it. This book is a good example of ideals vs. reality thing, of wanting revolution or just wanting things to stay in balance (it is said here that Franco was more about keeping of feudalism at first, really - the power of the aristrocracy and the church - where are the Church-blessed martyrs of the *Franco* era, eh?)

Orwell talks about his life in the trenches, the difference of Barcelona as he first saw it (red and hopeful) and the second time (class system back in, Communists taking over other left and anarchists), becoming wounded and having to flee Spain, for various reasons (but mainly as to not be imprisoned and disappeared forever, not just because of his state of health).

The part about late 1930s being a dark time for democracy, with fascism rising everywhere, sounds familiar a bit now, doesn't it? And Stalin's support of only the Communists (because they agree enough with him), not the true revolution-attempt of the other left/Anarchists... well, capitalism just can be hidden. And reading the text you realise: you have read about communists, maoists, etc. being blind to the black marks of their political way (Maos family and persecutions, Stalin's purges, etc.), and this Spanish civil war's thing of Communists fight against the minority sides (propaganda, not enough guns, imprisonment, naming them as friends of Fascists/Trotskyites etc.) is another of those things that was not known, ignored and lied about in Commist presses in other countries, who sometimes also contradicted their own information as the time passed or even in the same article.

The war was started by the right, and these small minority left/anarchist groups reacted quicker than the weaker, indecisive, mainly Communist government. It's easy to see why the Communists were a larger group - easier to be a member if you're just talking rather than getting to work immediately: the goverment believed in 'first war, then revolution' (when revolution would've been less easy to begin on after peace), while the minorities believed more in 'revolution *and* war'.

Didn't know that Willy Brandt had been in this war. Also amused at the dislike Orwell had at Gaudi's cathedral XD And all those cigarettes... and that telescope having to be left behind. Now I also think about the lice when I hear the word 'lousy', more *lol*

Yep, Stalin is where the arms for the left mostly came from; others were older stuff, and not always working. Mexico sent some too, but not much. Most Western Europe that was not fascist didn't deliver arms, and USA (of course) not either (for communits, already, notice).

The author returns home to England, still seemingly idyllic, peaceful, IGNORANT of war... but war is just around the corner for them, too. This book changed my view on a plenty of political tactics within the left side, where I still stay. Never was blinkered about the dark sides and selling outs, really, but just got another corner of history more opened up. This is essential reading, and in many ways has relevant things to say even today.

Testimony of Orwell's own participation in the Spanish Civil War in the period 1936-1937, when he fought against Franco alongside the workers' militia POUM. Orwell describes it all very straight forward and soberly, and that is precisely why it is very valuable, at least more than Hemingway's For Whom the Bell Tolls. Gradually we gain insight into the pernicious battle between communists and anarchists, which will lead to the defeat for the left-wing front. This war report is primarily of documentary interest, but it already reveals some leads to Orwell's denunciation of totalitarianism in Animal Farm and 1984.

Препрочетох тази книга за първи път след първия ми прочит преди 11 години, за да си припомня блестящия поглед на Джордж Оруел над една от най-странните и безсмислени войни, водили се в Европа през ХХ век. Оруел се включва като доброволец на страната на защитниците на републиката в отрядите на анархистите от POUM. Очакванията му се сблъскват с объркващата действителност в една война, която няма нищо общо с разбиранията на англичанина. Война, в която враговете днес могат да са вчерашните ти съюзници...