Community Reviews

Rating(4 / 5.0, 98 votes)
5 stars
32(33%)
4 stars
36(37%)
3 stars
30(31%)
2 stars
0(0%)
1 stars
0(0%)
98 reviews
April 17,2025
... Show More
(Book 242 From 1001 Books) - The Handmaid’s Tale, Margaret Atwood

The Handmaid's Tale is a dystopian novel by Canadian author Margaret Atwood, originally published in 1985.

It is set in a near-future New England, in a totalitarian state resembling a theonomy, which has overthrown the United States government.

The novel focuses on the journey of the handmaid Offred. Her name derives from the possessive form "of Fred"; handmaids are forbidden to use their birth names and must echo the male, or master, whom they serve. ...

تاریخ نخستین خوانش: روز بیست و چهارم ماه ژوئن سال 2003میلادی

عنوان: سرگذشت ندیمه؛ نویسنده: مارگارت اتوود؛ مترجم: سهیل سمی؛ مشخصات نشر تهران، ققنوس، 1382، در 463ص، شابک 9643114198؛ موضوع: داستانهای نویسندگان کانادا - سده 20م

مهم‌ترین چهره‌ ی ادبی «کانادا» و فعال حقوق زنان، «مارگارت اتوود»، در کتاب «سرگذشت ندیمه»، تبعیض‌های جنسینی و نگاه‌های جنسیت زده را در بستر یک انقلاب، در زمانی نامعلوم، به ‌روشنی، و با بی‌رحمی، و به روشنی ترسیم کرده اند؛ داستان «سرگذشت ندیمه» در شهر «کیمبریج» ایالت «ماساچوست» شکل می‌گیرد؛ به دنبال ترور «رئیس جمهور»، انقلاب بزرگی شکل می‌گیرد، که تغییراتی را در آن ایالت ایجاد می‌کند؛ انقلاب‌ توسط مسیحیان انجام می‌شود، و سردمداران جنبش، دولتی به نام «گیلاد (برگرفته از منطقه‌ ای به همین نام در فلسطین باستانی)» ایجاد می‌کنند؛ در آن حکومت تازه تاسیس، قانون اساسی پیشین منحل می‌شود، و فردیت افراد (بویژه زنان) هیچ اهمیتی ندارد؛ مردمانِ در خدمت دولت، مورد ظلم، و ستم‌، و تبعیض‌های جنسیتی، قرار می‌گیرند، و دین مسیحیت، به عنوان دین قانونی کشور، اعلام می‌شود؛ «ازدواج مجدد»، «طلاق» و بسیاری از تصمیمات فردی، که حقوق شهروندی افراد بوده اند، نیز از سوی دولت، بی‌قانونی به‌ شمار می‌آیند؛ آن دولت نمادی از حکومت «تئوکراتیک» است؛ در آن گروه از دولت‌ها، قوانین براساس نظر مدعیان خدا، بر روی زمین نگارش می‌شوند، و مذهب پیروز، در کتاب «سرگذشت ندیمه مارگارت اتوود» دین مسیحیت، و تعیین ‌کننده‌ ی چهارچوب‌های سازمانی، و حقوق افراد است.؛

در «گیلاد» افرادی که دست به اعتراض می‌زنند، یا گناهی مرتکب شوند، و یا اگر خطایی از آن‌‌ها سر بزند، به مجازاتی سنگین محکوم می‌شوند؛ آن‌ها را به مناطق آلوده، که «کولونی» نام دارند، می‌فرستند، و یا محکوم به اعدام می‌کنند؛ جنازه‌ های گناهکاران را، در قسمت‌های گوناگونی از شهر، آویزان می‌کنند، تا درس عبرتی، برای دیگر افراد جامعه باشد؛ در مناطقی از کشور، رویدادهای فاجعه بار، مربوط به نیروگاه‌های هسته‌ ای، رخ میدهد، که در نتیجه، بیشتر مردان شهر، توانایی باروری ندارند؛ این در حالی‌‌ است که ناباروری مردان، از سوی دولت، مورد پذیرش نیست، و عقیم بودن، تنها مشکل زنان است؛ در پی رویداد‌های سیاسی، و نیاز حکومت، فرماندهان عالی‌رتبه، دستور می‌دهند، زنانی که توانایی باروری دارند، در خانواده‌ های سلطنتی زندگی کنند، تا فرزندانی به ‌دنیا بیاورند، و پس از آن، برای خدمت، به خانواده‌ ای دیگر، به خانه‌ های دیگران فرستاده میشوند؛ این زنان «ندیمه» نام دارند؛

در «سرگذشت ندیمه»، داستان، از زبان یکی از ندیمه‌ ها، به نام «جون»، روایت می‌شود؛ قهرمان داستان دختری دارد، که پس از تشکیل حکومت «گیلاد»، او را به خانواده ‌ای بدون فرزند می‌دهند؛ «جون» به خانه‌ ی یکی از دولت‌مردان فرستاده می‌شود، و به او لقب «آف‌ فرد» می‌دهند؛ زیرا نام فرمانده ‌اش «فِرِد» است؛ در پی انجام امورات خانه، و خریدهای روزانه، «آف فرد» با ندیمه‌ ی دیگری گفتگو می‌کند و با گروهی زیرزمینی که برای براندازی حکومت تلاش می‌کنند، آشنا می‌شود؛ و ...؛

نقل از متن: (روی دیوار بالای مبل، تصویر قاب شده ای هست؛ اما قاب، شیشه ندارد؛ تصویر رنگ و روغن چند گل: زنبق‌های آبی؛ نگه داشتن عکس گل‌ها هنوز مجاز است ...؛ سعی می‌کنم زیاد فکر نکنم؛ حالا دیگر فکر کردن هم باید مثل چیزهای دیگر سهمیه‌ بندی شود؛ خیلی از مسائل ارزش فکر کردن ندارند؛ فکر کردن فرصت‌های آدم را از بین می‌برد، و من می‌خواهم دوام بیاورم؛ می‌دانم چرا تصویر رنگ و روغن زنبق‌های آبی شیشه ندارد، و چرا پنجره تا نیمه باز می‌شود، و چرا شیشه‌ اش نشکن است؛ نگرانیشان از بابت فرار ما نیست؛ نمی‌توانیم زیاد دور شویم؛ نگران اوج گرفتن خیالمان هستند؛ نگران راه‌هایی که تنها درون آدم باز می‌شوند، و به انسان روحیه و برتری می‌دهند)؛ پایان نقل

نقل از متن: (هولناک‌تر از همه، کیسه ‌های روی سرشان است، هولناک‌تر از آنچه چهره‌هایشان می‌توانست باشد؛ مردها را به مجسمه‌ هایی شبیه می‌کند که صورت‌هایشان هنوز طراحی نشده ‌اند؛ گویی مترسک‌هایی هستند که برای ترساندن ساخته شده ‌اند؛ یا گویی سرهایشان گونی است، پر از ماده ‌ای تفکیک ناپذیر، مثل آرد یا خمیر؛ سنگینی سرهاشان، جای خالیشان، به پایین کشیده شدنشان به خاطر جاذبه، و دیگر حیاتی نیست که سر جا نگهشان بدارد؛ سرها صفرند؛ اما اگر نگاه کنید و نگاه کنید، همانگونه که ما می‌کنیم، می‌توانید خطوط صورتشان را زیر پارچه سفید، چون سایه‌ هایی خاکستری ببینید؛ سرها، سرهای آدم برفی‌هایی است با چشمان زغالی‌ و بینی‌هایی از هویج‌ که افتاده باشند؛ سرها ذوب می‌شوند.)؛ پایان نقل

تاریخ بهنگام رسانی 10/08/1399هجری خورشیدی؛ 07/06/1400هجری خورشیدی؛ ا. شربیانی
April 17,2025
... Show More
13/10/2016

When I originally read the book, I was disturbed by the story but gave it only three stars as I felt that it was too far-fetched. Well, my opinion has changed drastically over the past few months. With a person who believes in "grabbing women by the p****y" in genuine contention to become the president of one of the world's pristine democracies, one has to be seriously worried.

The recent episode from the annals of this scary clown is that his supporters want to take away women's right to vote. Makes sense to people who see women only as vaginas...

...Which, come to think of it, is the crux of this story.

I am upping the rating by a star, too. Margaret Atwood, you called it right.

9/11/2016

I hope this novel would not prove prophetic.

16/01/2017

GOP Senator Says Grabbing A Woman's Genitals Is Not Sexual Assault

:Sigh:

24/01/2017

GOP Bill Seeks To Make Women Incubators Once And For All

My God! It's happening so fast...

25/06/2022

Upping my rating by one more star.

Y'all know the reason.
Leave a Review
You must be logged in to rate and post a review. Register an account to get started.