...
Show More
A People's History of the United States, Howard Zinn
Howard Zinn (August 24, 1922, New York, - January 27, 2010, Santa Monica) was an American historian, playwright, philosopher, socialist thinker and World War II veteran.
Historian Howard Zinn’s A People’s History of the United States chronicles American history from the bottom up, throwing out the official narrative taught in schools —with its emphasis on great men in high places— to focus on the street, the home, and the workplace. Known for its lively, clear prose as well as its scholarly research, it is the only volume to tell America's story from the point of view of —and in the words of— America's women, factory workers, African-Americans, Native Americans, the working poor, and immigrant laborers. As Zinn shows, many of our country's greatest battles —the fights for a fair wage, an eight-hour workday, child-labor laws, health and safety standards, universal suffrage, women's rights, racial equality— were carried out at the grassroots level, against bloody resistance. Covering Christopher Columbus's arrival through President Clinton's first term, A People's History of the United States features insightful analysis of the most important events in our history. This edition also includes an introduction by Anthony Arnove, who wrote, directed, and produced The People Speak with Zinn and who coauthored, with Zinn, Voices of a People’s History of the United States.
تاریخ نخستین خوانش روز بیست و چهارم ماه مارس سال2016میلادی
عنوان: تاریخ آمریکا از سال1492میلادی تا سال2001میلادی؛ نویسنده: هاوارد (هوارد) زین؛ مترجم: مانی صالحیعلامه؛ تهران، نشر آمه، سال1390، در928ص؛ شابک9789642071708؛ چاپ دوم سال1391؛ چاپ سوم سال1393؛ چاپ چهارم تهران، نشر اختران، سال1397؛ موضوع تاریخ آمریکا از نویسندگان ایالات متحده آمریکا - سده 20م
این کتاب را استاد تاریخ نگار و دانشمند روانشاد «هوارد زین (سال1922میلادی - سال2010میلادی)» بر خلاف دیدگاهها و روشهای پیشین برای بازگویی تاریخ «آمریکا» که تأکید بر تشریح رویدادها از دیدگاه اشخاص توانمند و مطرح زمان داشتند، نگاشته اند؛ «هوارد» رویدادهای تاریخی را از دیدگاه مردمان عادی، و افرادی که برای بدست آوردن آزادی، حقوق مدنی، و بهبود شرایط اقتصادی خود، تلاش میکردند، همانند مهاجران نادار اروپایی، برده های آفریقایی، کارگران، و زنان بازگشایی میکنند؛ این کتاب سهم بسزایی در بازنگری و برداشت آمریکاییها از تاریخ کشورشان دارد، و تصویر بسیار دیگرگونه ای از قهرمانان سنتی تاریخ «آمریکا» همانند «کریستف کلمب»، «اندرو جکسون» و «تئودور روزولت» به نمایش میگذارد
کشتیهای بزرگ در ساحل پهلو گرفتند، و «کریستف کلمب» ظفرمند پا به خشکی گذاشت، تا سرزمینی نو را کشف کند؛ این روایتی رسمی از کشف «قاره آمریکا» بوده است؛ اما به راستی ساکنان بومی سواحل که به آن کشتیها نگاه میکردند، چه اندیشه ای و چه پایانی داشتند؛ روانشاد «هاوارد زین» در کتاب «تاریخ آمریکا» به روایت تاریخ، از زبان آن کسانی پرداخته اند، که تا اکنون سخنگویی نداشته اند، و البته ایشان به جای داوری اخلاقی، و سوگواری برای بگذشته ها، تلاش دارند تا تاریخ، از چشم دیگری هم دیده شود، و راه برای اندیشه ی بهتر گشوده گردد؛ برای همین «زین» به جای دمیدن در شیپور تاریخ دولتی، داستان کشف «قاره آمریکا» را از دیدگاه بومیان، و «آراواکها»، و ماجرای «قانون اساسی ایالات متحده» را، از دیدگاه بردگان سیاهپوست، و سرگذشت «اندرو جکسون» را، از دید «سرخپوستان چِروکی»، و ماجرای جنگ داخلی را، از دید «ایرلندیهای نیویورک»، و «جنگ مکزیک» را از دید سربازان فراری لشکر «ژنرال اسکات»، و پیدایش و توسعه صنایع، و صنعتمداری را از نگاه زنان جوان کارگر در «کارخانجات نساجی لاوِل»، و جنگ «اسپانیا و آمریکا» را از دیدگاه «کوباییها»، و اشغال «فیلیپین» را از دید سربازان «سیاهپوست لوزون»، و «دوران زراندود» را از نگاه «کشاورزان ایالات جنوبی»، و «جنگ جهانی نخست» را از دیدگاه سوسیالیستها، و «جنگ جهانی دوم» را از دیدگاه «صلح طلبان»، و «طرح نیودیل» یا «اصلاحات روزولت» را از چشم «سیاهپوستان محله ی هارلم»، و انحصارطلبی و سلطه ی آمریکای پس از جنگ جهانی را از دیدگاه «کارگران مزارع» در «آمریکای لاتین» مینگارند.
ایشان با تکیه بر سندها و به ویژه نوشتارهای بر جای مانده، و پژوهشهای پژوهشگران، نشان میدهند زمانی که «کلمب» وارد شد، شمار جمعیت مردمی که بر عرصه ی پهناور زمینهای «قاره آمریکا» پراکنده بودند، نزدیک به هفتاد و پنج میلیون بود، که شاید بیست و پنج میلیون تن از آنها ساکن «آمریکای شمالی» بودند؛ آنان در واکنش به شرایط گوناگون اقلیمی و خاک، صدها نوع فرهنگ قبیله ای گوناگون، و شاید دو هزار زبان گوناگون را پدید آورده بودند؛ آنان فن کشاورزی را به کمال رسانده، و دریافته بودند که چگونه باید ذرت را به عمل آورند، چون به صورت خودرو تکثیر نمیشد، و باید آن را کاشت و داشت و آبیاری میکردند، و پس از برداشت محصول، باید غلاف یا پوشش روی ذرت را میکندند، و دانه ها را جدا میکردند؛ آنها با نبوغی باور نکردنی انواع دیگری از میوه و سبزیجات از جمله «بادام زمینی»، «کاکائو»، «توتون» و «کائوچو» را پرورش میدادند
اساطیر و داستانهای برجای مانده، همگی از اندیشه ی والا، و دل پرمهر سرخپوستان حکایتها دارند، کما اینکه «کلمب» خود به روشنی به خوش قلبی آنها اشاره میکند، و البته آن را ساده لوحی میداند؛ براساس گزارش «کلمب»: (سرخپوستان بسیار ساده لوح هستند، و چنان به راحتی اموال و داراییهایشان را به دیگران میبخشند، که تا کسی به چشم خود نبیند، نمیتواند باور کند، آنگاه که شما تقاضای چیزی را میکنید که از آنِ آنهاست، هرگز نه نمیگویند؛ درست برعکس، آنها حاضر هستند همه چیزشان را با دیگران شریک باشند...)؛ «کلمب» در پایان گزارشش از اعلی حضرتین تقاضای یاری کوچکی کرده بود، و میگفت در برابر، در سفر دیگرش «هر قدر طلا که نیاز داشته باشند...؛ و هر تعداد برده که بخواهند» برایشان میآورد؛ به این ترتیب به خوبی پیداست که «کریستف کلمب» و اخلاف و جانشینانش، به بیابانی برهوت و خالی از سکنه نیامده بودند، بلکه به دنیایی وارد شده بودند که در بعضی محلها - درست همانند خود اروپا - جمعیت بسیاری زندگی میکردند، که فرهنگی پیشرفته و پیچیده داشتند، و روابط انسانی در میان آنها تکامل یافته تر از اروپاییان بود، و روابط میان مردان، زنان، کودکان و طبیعت، شاید زیباتر و دلپذیرتر از هر جای دیگری در دنیا، به دقت طراحی و تعیین شده بود؛ ساکنان بومی، مردمانی فاقد زبان نوشتاری بودند، اما قوانین ویژه ی خودشان، اشعار و تاریخشان را به یاد سپرده، و با واژگانی شفاهی، که شاید پیچیده تر و کاملتر از اروپاییها بود، همراه با آواز و رقص و نمایشهای آیینی، و سینه به سینه به نسلهای پس از خود جابجا میکردند؛ آنان توجه ویژه ای به رشد و پرورش شخصیت، پایداری اراده، خودمختاری فردی، توانایی همسانی، نرمش و حوصله، احساسات و عواطف، اقتدار و توانایی فردی و نیز همراهی و شراکت با یکدیگر و با طبیعت اطراف شان داشتند؛ اما رهآورد «کلمب» برای «اسپانیایی»ها چه بود؟ به روایت «زین» آن همه طلا و نقره ای که به تاراج رفت، و به «اسپانیا» برده شد، مردمان «اسپانیا» را غنیتر نکرد؛ تنها مدتی امکان برتری ناچیزی در موازنه ی قوا را به شاهان «اسپانیا» بخشید، و اینان فرصتی پیدا کردند، تا سربازان مزدور بیشتری، برای جنگهایشان اجیر کنند؛ آنان به هر حال جنگها را باختند و تنها چیزی که باقی ماند تورمی مرگبار، مردمانی گرسنه، ثروتمندتر شدن ثروتمندان، فقیرتر شدن فقیران و طبقه کشاورزی در هم شکسته بود
تاریخ بهنگام رسانی 04/01/1401هجری خورشیدی؛ ا. شربیانی
Howard Zinn (August 24, 1922, New York, - January 27, 2010, Santa Monica) was an American historian, playwright, philosopher, socialist thinker and World War II veteran.
Historian Howard Zinn’s A People’s History of the United States chronicles American history from the bottom up, throwing out the official narrative taught in schools —with its emphasis on great men in high places— to focus on the street, the home, and the workplace. Known for its lively, clear prose as well as its scholarly research, it is the only volume to tell America's story from the point of view of —and in the words of— America's women, factory workers, African-Americans, Native Americans, the working poor, and immigrant laborers. As Zinn shows, many of our country's greatest battles —the fights for a fair wage, an eight-hour workday, child-labor laws, health and safety standards, universal suffrage, women's rights, racial equality— were carried out at the grassroots level, against bloody resistance. Covering Christopher Columbus's arrival through President Clinton's first term, A People's History of the United States features insightful analysis of the most important events in our history. This edition also includes an introduction by Anthony Arnove, who wrote, directed, and produced The People Speak with Zinn and who coauthored, with Zinn, Voices of a People’s History of the United States.
تاریخ نخستین خوانش روز بیست و چهارم ماه مارس سال2016میلادی
عنوان: تاریخ آمریکا از سال1492میلادی تا سال2001میلادی؛ نویسنده: هاوارد (هوارد) زین؛ مترجم: مانی صالحیعلامه؛ تهران، نشر آمه، سال1390، در928ص؛ شابک9789642071708؛ چاپ دوم سال1391؛ چاپ سوم سال1393؛ چاپ چهارم تهران، نشر اختران، سال1397؛ موضوع تاریخ آمریکا از نویسندگان ایالات متحده آمریکا - سده 20م
این کتاب را استاد تاریخ نگار و دانشمند روانشاد «هوارد زین (سال1922میلادی - سال2010میلادی)» بر خلاف دیدگاهها و روشهای پیشین برای بازگویی تاریخ «آمریکا» که تأکید بر تشریح رویدادها از دیدگاه اشخاص توانمند و مطرح زمان داشتند، نگاشته اند؛ «هوارد» رویدادهای تاریخی را از دیدگاه مردمان عادی، و افرادی که برای بدست آوردن آزادی، حقوق مدنی، و بهبود شرایط اقتصادی خود، تلاش میکردند، همانند مهاجران نادار اروپایی، برده های آفریقایی، کارگران، و زنان بازگشایی میکنند؛ این کتاب سهم بسزایی در بازنگری و برداشت آمریکاییها از تاریخ کشورشان دارد، و تصویر بسیار دیگرگونه ای از قهرمانان سنتی تاریخ «آمریکا» همانند «کریستف کلمب»، «اندرو جکسون» و «تئودور روزولت» به نمایش میگذارد
کشتیهای بزرگ در ساحل پهلو گرفتند، و «کریستف کلمب» ظفرمند پا به خشکی گذاشت، تا سرزمینی نو را کشف کند؛ این روایتی رسمی از کشف «قاره آمریکا» بوده است؛ اما به راستی ساکنان بومی سواحل که به آن کشتیها نگاه میکردند، چه اندیشه ای و چه پایانی داشتند؛ روانشاد «هاوارد زین» در کتاب «تاریخ آمریکا» به روایت تاریخ، از زبان آن کسانی پرداخته اند، که تا اکنون سخنگویی نداشته اند، و البته ایشان به جای داوری اخلاقی، و سوگواری برای بگذشته ها، تلاش دارند تا تاریخ، از چشم دیگری هم دیده شود، و راه برای اندیشه ی بهتر گشوده گردد؛ برای همین «زین» به جای دمیدن در شیپور تاریخ دولتی، داستان کشف «قاره آمریکا» را از دیدگاه بومیان، و «آراواکها»، و ماجرای «قانون اساسی ایالات متحده» را، از دیدگاه بردگان سیاهپوست، و سرگذشت «اندرو جکسون» را، از دید «سرخپوستان چِروکی»، و ماجرای جنگ داخلی را، از دید «ایرلندیهای نیویورک»، و «جنگ مکزیک» را از دید سربازان فراری لشکر «ژنرال اسکات»، و پیدایش و توسعه صنایع، و صنعتمداری را از نگاه زنان جوان کارگر در «کارخانجات نساجی لاوِل»، و جنگ «اسپانیا و آمریکا» را از دیدگاه «کوباییها»، و اشغال «فیلیپین» را از دید سربازان «سیاهپوست لوزون»، و «دوران زراندود» را از نگاه «کشاورزان ایالات جنوبی»، و «جنگ جهانی نخست» را از دیدگاه سوسیالیستها، و «جنگ جهانی دوم» را از دیدگاه «صلح طلبان»، و «طرح نیودیل» یا «اصلاحات روزولت» را از چشم «سیاهپوستان محله ی هارلم»، و انحصارطلبی و سلطه ی آمریکای پس از جنگ جهانی را از دیدگاه «کارگران مزارع» در «آمریکای لاتین» مینگارند.
ایشان با تکیه بر سندها و به ویژه نوشتارهای بر جای مانده، و پژوهشهای پژوهشگران، نشان میدهند زمانی که «کلمب» وارد شد، شمار جمعیت مردمی که بر عرصه ی پهناور زمینهای «قاره آمریکا» پراکنده بودند، نزدیک به هفتاد و پنج میلیون بود، که شاید بیست و پنج میلیون تن از آنها ساکن «آمریکای شمالی» بودند؛ آنان در واکنش به شرایط گوناگون اقلیمی و خاک، صدها نوع فرهنگ قبیله ای گوناگون، و شاید دو هزار زبان گوناگون را پدید آورده بودند؛ آنان فن کشاورزی را به کمال رسانده، و دریافته بودند که چگونه باید ذرت را به عمل آورند، چون به صورت خودرو تکثیر نمیشد، و باید آن را کاشت و داشت و آبیاری میکردند، و پس از برداشت محصول، باید غلاف یا پوشش روی ذرت را میکندند، و دانه ها را جدا میکردند؛ آنها با نبوغی باور نکردنی انواع دیگری از میوه و سبزیجات از جمله «بادام زمینی»، «کاکائو»، «توتون» و «کائوچو» را پرورش میدادند
اساطیر و داستانهای برجای مانده، همگی از اندیشه ی والا، و دل پرمهر سرخپوستان حکایتها دارند، کما اینکه «کلمب» خود به روشنی به خوش قلبی آنها اشاره میکند، و البته آن را ساده لوحی میداند؛ براساس گزارش «کلمب»: (سرخپوستان بسیار ساده لوح هستند، و چنان به راحتی اموال و داراییهایشان را به دیگران میبخشند، که تا کسی به چشم خود نبیند، نمیتواند باور کند، آنگاه که شما تقاضای چیزی را میکنید که از آنِ آنهاست، هرگز نه نمیگویند؛ درست برعکس، آنها حاضر هستند همه چیزشان را با دیگران شریک باشند...)؛ «کلمب» در پایان گزارشش از اعلی حضرتین تقاضای یاری کوچکی کرده بود، و میگفت در برابر، در سفر دیگرش «هر قدر طلا که نیاز داشته باشند...؛ و هر تعداد برده که بخواهند» برایشان میآورد؛ به این ترتیب به خوبی پیداست که «کریستف کلمب» و اخلاف و جانشینانش، به بیابانی برهوت و خالی از سکنه نیامده بودند، بلکه به دنیایی وارد شده بودند که در بعضی محلها - درست همانند خود اروپا - جمعیت بسیاری زندگی میکردند، که فرهنگی پیشرفته و پیچیده داشتند، و روابط انسانی در میان آنها تکامل یافته تر از اروپاییان بود، و روابط میان مردان، زنان، کودکان و طبیعت، شاید زیباتر و دلپذیرتر از هر جای دیگری در دنیا، به دقت طراحی و تعیین شده بود؛ ساکنان بومی، مردمانی فاقد زبان نوشتاری بودند، اما قوانین ویژه ی خودشان، اشعار و تاریخشان را به یاد سپرده، و با واژگانی شفاهی، که شاید پیچیده تر و کاملتر از اروپاییها بود، همراه با آواز و رقص و نمایشهای آیینی، و سینه به سینه به نسلهای پس از خود جابجا میکردند؛ آنان توجه ویژه ای به رشد و پرورش شخصیت، پایداری اراده، خودمختاری فردی، توانایی همسانی، نرمش و حوصله، احساسات و عواطف، اقتدار و توانایی فردی و نیز همراهی و شراکت با یکدیگر و با طبیعت اطراف شان داشتند؛ اما رهآورد «کلمب» برای «اسپانیایی»ها چه بود؟ به روایت «زین» آن همه طلا و نقره ای که به تاراج رفت، و به «اسپانیا» برده شد، مردمان «اسپانیا» را غنیتر نکرد؛ تنها مدتی امکان برتری ناچیزی در موازنه ی قوا را به شاهان «اسپانیا» بخشید، و اینان فرصتی پیدا کردند، تا سربازان مزدور بیشتری، برای جنگهایشان اجیر کنند؛ آنان به هر حال جنگها را باختند و تنها چیزی که باقی ماند تورمی مرگبار، مردمانی گرسنه، ثروتمندتر شدن ثروتمندان، فقیرتر شدن فقیران و طبقه کشاورزی در هم شکسته بود
تاریخ بهنگام رسانی 04/01/1401هجری خورشیدی؛ ا. شربیانی