...
Show More
طوطی فلوبر
جولیان بارنز
الهام نظری
نشر ماهی
جولیان بارنز نویسنده معروف انگلیسی خیلی دیر به ما ایرانی ها معرفی شد . درک یک پایان چهاردمین اثر این نویسنده مشهور بود که ما را با این نویسنده بزرگ انگلیسی آشنا ساخت .
منتقدان ادبی معمولا مهمترین اثر بارنز را طوطی فلوبر می دانند هر چند این کتاب بارنز از لحاظ فرم و مضمون کمتر از بقیه اثارش خواننده معمولی را به خود جذب میکند .
طوطی فلوبر اثری است پست مدرنیستی که دقت و همراهی بسیار از خواننده خود طلب میکند .
کتاب قصه ای قابل بازگو کردن ندارد اما این به معنای این نیست که با ادبیات غیر داستانی سرو کار داریم . جفری بریث ویت ،مردی میان سال، شیفته گوستاوفلوبر و محققی نکته سنج راوی این کتاب است . کتاب به مانند سفری است در زندگی ، آثار و افکار گوستاو فلوبر .طوطی تاکسیدرمی شده ای در موزه فلوبر و نسخه دیگر از این طوطی بر روی میز کار باقیمانده از فلوبر بهانه ای می شود تا جفری به سفری دراز در تاریخ ادبیات برود و نقبی بر زندگی این نویسنده بزرگ فرانسوی بزند ، گهگاه جستاری فلسفی بنویسد ، گاهی از خود و زندگی زناشویی پایان یافته اش بگوید و حتی گاه واژه نامه ای به سبک فلوبر بنویسد.
طوطی فلوبر کتاب همه پسندی نیست. از نظر من دوستداران این کتاب هم باید به مانند راوی داستان (و خود بارنز)شیفته فلوبر باشد و حداقل چند کتاب از او خوانده باشند(بیشترین ارجاعات در این کتاب به سه اثر مادام بواری، بوار و پکوشه و داستان ساده دل است).کتاب پر است از ارجاعات گوناگون و گسترده به اثار دیگران .ملغمه ای از نوشته ها و نامه های شخصی فلوبر ، سبک شبه زندگینامه ای و جز نگر به شیوه ای همانند اثار ناباکوف ، جستارنویسی به شیوه کوندرا به ویژه در اثار غیر داستانی اش و همچنین نگاه ویژه و منحصر به فرد خود بارنز متنی پدید اورده که تنها برای علاقمندان به این اجزا میتواند شگفتی افرین باشد و احتمالا برای کسانی خارج از دایره جذاب نخواهد بود.
از پانویس ها و متن ترجمه پیداست که تلاش فراوانی برای روان بودن متن و همچنین کمک به خواننده با دادن پانویس های متعدد صورت گرفته است اما وجود چند خطای اشکار در متن فارسی از اعتماد به متن می کاهد .
نمیدانم چه کسی زمانی گفته بود که بکت تنها کسیست که رسالهها و کتب فلاسفهای چون رنه دکارت و امانوئل کانت را به مثابه اتوبیوگرافیشان خوانده و بعد، رمان وات را به نگارش در آورده است.حال می شود گفت بارنز هم به شیوه ای کاملا متفاوت از بکت ،رساله ها و آثار فلوبر را به مثابه زندگینامه او در طوطی فلوبر به روی کاغذ اورده است.
کتاب از بهترین کتاب هایی است که من به عمرم خوانده ام.
جولیان بارنز
الهام نظری
نشر ماهی
جولیان بارنز نویسنده معروف انگلیسی خیلی دیر به ما ایرانی ها معرفی شد . درک یک پایان چهاردمین اثر این نویسنده مشهور بود که ما را با این نویسنده بزرگ انگلیسی آشنا ساخت .
منتقدان ادبی معمولا مهمترین اثر بارنز را طوطی فلوبر می دانند هر چند این کتاب بارنز از لحاظ فرم و مضمون کمتر از بقیه اثارش خواننده معمولی را به خود جذب میکند .
طوطی فلوبر اثری است پست مدرنیستی که دقت و همراهی بسیار از خواننده خود طلب میکند .
کتاب قصه ای قابل بازگو کردن ندارد اما این به معنای این نیست که با ادبیات غیر داستانی سرو کار داریم . جفری بریث ویت ،مردی میان سال، شیفته گوستاوفلوبر و محققی نکته سنج راوی این کتاب است . کتاب به مانند سفری است در زندگی ، آثار و افکار گوستاو فلوبر .طوطی تاکسیدرمی شده ای در موزه فلوبر و نسخه دیگر از این طوطی بر روی میز کار باقیمانده از فلوبر بهانه ای می شود تا جفری به سفری دراز در تاریخ ادبیات برود و نقبی بر زندگی این نویسنده بزرگ فرانسوی بزند ، گهگاه جستاری فلسفی بنویسد ، گاهی از خود و زندگی زناشویی پایان یافته اش بگوید و حتی گاه واژه نامه ای به سبک فلوبر بنویسد.
طوطی فلوبر کتاب همه پسندی نیست. از نظر من دوستداران این کتاب هم باید به مانند راوی داستان (و خود بارنز)شیفته فلوبر باشد و حداقل چند کتاب از او خوانده باشند(بیشترین ارجاعات در این کتاب به سه اثر مادام بواری، بوار و پکوشه و داستان ساده دل است).کتاب پر است از ارجاعات گوناگون و گسترده به اثار دیگران .ملغمه ای از نوشته ها و نامه های شخصی فلوبر ، سبک شبه زندگینامه ای و جز نگر به شیوه ای همانند اثار ناباکوف ، جستارنویسی به شیوه کوندرا به ویژه در اثار غیر داستانی اش و همچنین نگاه ویژه و منحصر به فرد خود بارنز متنی پدید اورده که تنها برای علاقمندان به این اجزا میتواند شگفتی افرین باشد و احتمالا برای کسانی خارج از دایره جذاب نخواهد بود.
از پانویس ها و متن ترجمه پیداست که تلاش فراوانی برای روان بودن متن و همچنین کمک به خواننده با دادن پانویس های متعدد صورت گرفته است اما وجود چند خطای اشکار در متن فارسی از اعتماد به متن می کاهد .
نمیدانم چه کسی زمانی گفته بود که بکت تنها کسیست که رسالهها و کتب فلاسفهای چون رنه دکارت و امانوئل کانت را به مثابه اتوبیوگرافیشان خوانده و بعد، رمان وات را به نگارش در آورده است.حال می شود گفت بارنز هم به شیوه ای کاملا متفاوت از بکت ،رساله ها و آثار فلوبر را به مثابه زندگینامه او در طوطی فلوبر به روی کاغذ اورده است.
کتاب از بهترین کتاب هایی است که من به عمرم خوانده ام.