...
Show More
Harry Potter and the Order of the Phoenix (Harry Potter, #5), J.K. Rowling
The novel was published on 21 June 2003 by Bloomsbury in the United Kingdom.
Harry Potter and the Order of the Phoenix follows Harry Potter's struggles through his fifth year at Hogwarts School of Witchcraft and Wizardry, including the surreptitious return of the antagonist Lord Voldemort, O.W.L. exams, and an obstructive Ministry of Magic.
During the summer, Harry Potter and his cousin Dudley are attacked by Dementors. Forced to use magic to fend them off, Harry is expelled from Hogwarts, but his expulsion is postponed pending a hearing at the Ministry of Magic.
Harry is whisked off to Number 12, Grimmauld Place, the childhood home of Sirius Black, by a group of wizards belonging to the Order of the Phoenix.
Ron Weasley and Hermione Granger explain that the Order is a secret organisation led by Hogwarts headmaster Albus Dumbledore, dedicated to fighting Lord Voldemort and the Death Eaters.
Harry, Ron, Hermione, Ginny Weasley and Fred and George Weasley learn that Voldemort is seeking something he lacked prior to his defeat.
The Ministry, led by Cornelius Fudge, refuses to accept Voldemort's return, and are running a smear campaign against Harry and Dumbledore. At the hearing, Dumbledore defends Harry, who is cleared of all charges.
At Hogwarts, Dolores Umbridge, a senior Ministry employee, becomes the new Defence Against the Dark Arts teacher.
She refuses to believe in Voldemort's return, and clashes with Harry, punishing him by having him magically carve "I must not tell lies" into the back of his hand.
She also refuses to teach her students how to perform defensive magic, prompting Harry, Ron, and Hermione to form their own Defence group with other students.
Umbridge, empowered by the Ministry to interfere in Hogwarts as the new High Inquisitor, bans unapproved clubs, forcing the group, now called Dumbledore's Army, to meet in secret in the Room of Requirement to practice under Harry's instruction. ...
عنوانهای چاپ شده در ایران: «هری پاتر و فرمان ققنوس»؛ «هری پاتر و محفل ققنوس»؛ تاریخ نخستین خوانش در ماه دسامبر سال2003میلادی
کتاب پنجم «هری پاتر و فرمان ققنوس» از سری «هری پاتر»، که با ترجمه ی جناب آقای «فریدون قاضی زاده» و سرکار خانم «نفیسه ی سلطانی»، با ویرایش سرکار خانم «نسیم عزیزی» در872صفحه، و با چهار تابلوی رنگی از هنرپیشه های فیلم، توسط نشر روزگار، با جلد شمیز چاپ شده است، قیمت کتاب با جلد شمیز50000ریال، همین کتاب، با عنوان «هری پاتر و محفل ققنوس» در سه جلد با ترجمه ی سرکار خانم «ویدا اسلامیه»، با جلد گالینگور، توسط کتابسرای تندیس نیز، چاپ و منتشر شده است؛ قیمت سه جلد جمعا98000ریال است؛ دو ترجمه را مقایسه کردم، هر دو ترجمه خوب بودند، رقابتی بیهوده برای ...؛ اگر در یکی از برگردانها اشکالی بود، باز میشد، خود را به کوچه ی دیگری رساند
پنجمین کتاب از مجموعه ی داستانهای هفت گانه ی «هری پاتر»؛ نوشتهٔ سرکار بانو «جی.کی رولینگ» است؛ این کتاب طولانیترین رمان این سری است، و نسخه ی «آمریکایی» آن در870صفحه، و ترجمه فارسی بانو «ویدا اسلامیه» نزدیک به1250صفحه است؛ ماجرای این رمان، پس از بازگشت «لرد سیاه» روی میدهد؛ جمعی از جادوگران، گروهی را به ریاست «آلبوس دامبلدور»، با نام «محفل ققنوس» تشکیل میدهند، تا برای مبارزه با «ولدمورت» آماده شوند؛ این کتاب یکی از سیاهترین، و تلخترین ماجراهای «هری پاتر» است؛
هشدار: اگر داستان را هنوز نخوانده اید و میخواهید بخوانید، ادامه ریویو، داستان را لو میدهد
در پایان کتاب، «رولینگ»، خوانشگرانش را، با سازمان اسرار آشنا میسازد؛ که بسیار شگفت انگیز است؛ در وزارت سحر و جادو، نبرد اعجاب آوری بین «لرد ولدمورت» و «آلبوس دامبلدور»، روی میدهد؛ و سرانجام خوانشگران درمییابند، که «ولدمورت»، برای پیشگیری از پیشگویی، که «سیبل تریلانی (یکی از استادان پیشگویی مدرسه هاگوارتز)» در آن اعلام کرده بود، که تنها کسیکه میتواند «ولدمورت» را، شکستی ابدی بدهد، در واپسین روز ماه «ژوئیه» به دنیا میآید، و پدر و مادر این پسر، پیشتر، سه بار در برابر «ولدمورت» ایستادگی کرده اند؛ در این داستان «دلورس آمبریج»، که از وزارت سحر و جادو، برای تدریس درس «دفاع در برابر جادوی سیاه»، در مدرسه «هاگوارتز» برگزیده شده، رفته رفته از سوی وزارت سحر و جادو، رتبه اش بالاتر میرود؛ او قوانین دشواری در مدرسه برقرار میکند؛ او به عنوان تنبیه، «هری پاتر» را وادار میکند، که با خون خودش، روی دستش حک کند، که: «من نباید دروغ بگویم»؛ در اواخر داستان، «فرد» و «جرج ویزلی»، از مدرسه جادوگری «هاگوارتز»، فرار میکنند، و با این فرار، نام خود را زبانزد خاص و عام میکنند؛ در این شماره از مجموعه داستانهای «هری پاتر»، نگهبان مدرسه «هاگوارتز»، «هاگرید»، با خانم «ماکسیم»، به ماموریتی، برای صلح، میان غولها به سفر میروند، و با «گراوپ»، برادر «هاگرید» که غول است، حتی نمیتواند به زبان انسانها سخن بگوید، برمیگردند؛ «هاگرید» از «هری»، و «هرمیون (هرماینی)» درخواست میکند، که به برادرش الفبا را، یاد بدهند؛ در پایان داستان، «بلاتریکس لسترنج»، پدر خوانده ی «هری»، یعنی «سیریوس بلک» را، به قتل میرساند، «آلبوس دامبلدور» نیز، با «لرد ولدمورت»، در وزارت سحر و جادو، درگیر میشوند و میجنگند؛
نقل متن از کتاب دوم برگردان خانم «ویدا اسلامیه»: (ماه دسامبر که از راه رسید، برف بیشتری به همراه داشت، و بهمنی از تکالیف، برای دانش آموزان سال پنجمی، به ارمغان آورد؛ با نزدیک شدن «کریسمس»، وظایف ارشدی «رون»، و «هرمیون» سنگینتر میشد؛ به آنها گفته بودند، که بر تزیین قلعه، نظارت کنند (رون میگفت: «درست موقعی که آدم میخواد ریسه های پرزرقوبرق رو ببنده، بدعنق یه سر دیگه شو میگیره، و میخواد با اون آدمو خفه کنه.»)، و مراقب باشند تا دانش آموزان سال اوّل و دوم، زنگ تفریحشان را در قلعه بگذرانند، چرا که هوا سرد و سوز دار بود (رون میگفت: «نمیدونی چه بچه پرروهایی هستن، کی ما وقتی کلاس اول بودیم، اينقدر رومون زیاد بودا») و به نوبت با «آرگوس فیلچ»، در راهروها سرکشی کنند، زیرا «فیلچ» تصور میکرد، ممکن است، حال و هوای تعطیلات باعث شود، بچه ها با هم دوئل کنند (رون با خشم گفته بود: «توی کلّهش به جای مغز، پهنه!»)؛ کارشان آنقدر زیاد بود، که «هرمیون» بافتن کلاه، برای جنهای خانگی را، کنار گذاشته بود، و غرغر میکرد، که فقط سه کلاه دیگر برایش مانده است.)؛ پایان نقل
تاریخ بهنگام رسانی 22/12/1399هجری خورشیدی؛ 26/09/1400هجری خورشیدی؛ ا. شربیانی
The novel was published on 21 June 2003 by Bloomsbury in the United Kingdom.
Harry Potter and the Order of the Phoenix follows Harry Potter's struggles through his fifth year at Hogwarts School of Witchcraft and Wizardry, including the surreptitious return of the antagonist Lord Voldemort, O.W.L. exams, and an obstructive Ministry of Magic.
During the summer, Harry Potter and his cousin Dudley are attacked by Dementors. Forced to use magic to fend them off, Harry is expelled from Hogwarts, but his expulsion is postponed pending a hearing at the Ministry of Magic.
Harry is whisked off to Number 12, Grimmauld Place, the childhood home of Sirius Black, by a group of wizards belonging to the Order of the Phoenix.
Ron Weasley and Hermione Granger explain that the Order is a secret organisation led by Hogwarts headmaster Albus Dumbledore, dedicated to fighting Lord Voldemort and the Death Eaters.
Harry, Ron, Hermione, Ginny Weasley and Fred and George Weasley learn that Voldemort is seeking something he lacked prior to his defeat.
The Ministry, led by Cornelius Fudge, refuses to accept Voldemort's return, and are running a smear campaign against Harry and Dumbledore. At the hearing, Dumbledore defends Harry, who is cleared of all charges.
At Hogwarts, Dolores Umbridge, a senior Ministry employee, becomes the new Defence Against the Dark Arts teacher.
She refuses to believe in Voldemort's return, and clashes with Harry, punishing him by having him magically carve "I must not tell lies" into the back of his hand.
She also refuses to teach her students how to perform defensive magic, prompting Harry, Ron, and Hermione to form their own Defence group with other students.
Umbridge, empowered by the Ministry to interfere in Hogwarts as the new High Inquisitor, bans unapproved clubs, forcing the group, now called Dumbledore's Army, to meet in secret in the Room of Requirement to practice under Harry's instruction. ...
عنوانهای چاپ شده در ایران: «هری پاتر و فرمان ققنوس»؛ «هری پاتر و محفل ققنوس»؛ تاریخ نخستین خوانش در ماه دسامبر سال2003میلادی
کتاب پنجم «هری پاتر و فرمان ققنوس» از سری «هری پاتر»، که با ترجمه ی جناب آقای «فریدون قاضی زاده» و سرکار خانم «نفیسه ی سلطانی»، با ویرایش سرکار خانم «نسیم عزیزی» در872صفحه، و با چهار تابلوی رنگی از هنرپیشه های فیلم، توسط نشر روزگار، با جلد شمیز چاپ شده است، قیمت کتاب با جلد شمیز50000ریال، همین کتاب، با عنوان «هری پاتر و محفل ققنوس» در سه جلد با ترجمه ی سرکار خانم «ویدا اسلامیه»، با جلد گالینگور، توسط کتابسرای تندیس نیز، چاپ و منتشر شده است؛ قیمت سه جلد جمعا98000ریال است؛ دو ترجمه را مقایسه کردم، هر دو ترجمه خوب بودند، رقابتی بیهوده برای ...؛ اگر در یکی از برگردانها اشکالی بود، باز میشد، خود را به کوچه ی دیگری رساند
پنجمین کتاب از مجموعه ی داستانهای هفت گانه ی «هری پاتر»؛ نوشتهٔ سرکار بانو «جی.کی رولینگ» است؛ این کتاب طولانیترین رمان این سری است، و نسخه ی «آمریکایی» آن در870صفحه، و ترجمه فارسی بانو «ویدا اسلامیه» نزدیک به1250صفحه است؛ ماجرای این رمان، پس از بازگشت «لرد سیاه» روی میدهد؛ جمعی از جادوگران، گروهی را به ریاست «آلبوس دامبلدور»، با نام «محفل ققنوس» تشکیل میدهند، تا برای مبارزه با «ولدمورت» آماده شوند؛ این کتاب یکی از سیاهترین، و تلخترین ماجراهای «هری پاتر» است؛
هشدار: اگر داستان را هنوز نخوانده اید و میخواهید بخوانید، ادامه ریویو، داستان را لو میدهد
در پایان کتاب، «رولینگ»، خوانشگرانش را، با سازمان اسرار آشنا میسازد؛ که بسیار شگفت انگیز است؛ در وزارت سحر و جادو، نبرد اعجاب آوری بین «لرد ولدمورت» و «آلبوس دامبلدور»، روی میدهد؛ و سرانجام خوانشگران درمییابند، که «ولدمورت»، برای پیشگیری از پیشگویی، که «سیبل تریلانی (یکی از استادان پیشگویی مدرسه هاگوارتز)» در آن اعلام کرده بود، که تنها کسیکه میتواند «ولدمورت» را، شکستی ابدی بدهد، در واپسین روز ماه «ژوئیه» به دنیا میآید، و پدر و مادر این پسر، پیشتر، سه بار در برابر «ولدمورت» ایستادگی کرده اند؛ در این داستان «دلورس آمبریج»، که از وزارت سحر و جادو، برای تدریس درس «دفاع در برابر جادوی سیاه»، در مدرسه «هاگوارتز» برگزیده شده، رفته رفته از سوی وزارت سحر و جادو، رتبه اش بالاتر میرود؛ او قوانین دشواری در مدرسه برقرار میکند؛ او به عنوان تنبیه، «هری پاتر» را وادار میکند، که با خون خودش، روی دستش حک کند، که: «من نباید دروغ بگویم»؛ در اواخر داستان، «فرد» و «جرج ویزلی»، از مدرسه جادوگری «هاگوارتز»، فرار میکنند، و با این فرار، نام خود را زبانزد خاص و عام میکنند؛ در این شماره از مجموعه داستانهای «هری پاتر»، نگهبان مدرسه «هاگوارتز»، «هاگرید»، با خانم «ماکسیم»، به ماموریتی، برای صلح، میان غولها به سفر میروند، و با «گراوپ»، برادر «هاگرید» که غول است، حتی نمیتواند به زبان انسانها سخن بگوید، برمیگردند؛ «هاگرید» از «هری»، و «هرمیون (هرماینی)» درخواست میکند، که به برادرش الفبا را، یاد بدهند؛ در پایان داستان، «بلاتریکس لسترنج»، پدر خوانده ی «هری»، یعنی «سیریوس بلک» را، به قتل میرساند، «آلبوس دامبلدور» نیز، با «لرد ولدمورت»، در وزارت سحر و جادو، درگیر میشوند و میجنگند؛
نقل متن از کتاب دوم برگردان خانم «ویدا اسلامیه»: (ماه دسامبر که از راه رسید، برف بیشتری به همراه داشت، و بهمنی از تکالیف، برای دانش آموزان سال پنجمی، به ارمغان آورد؛ با نزدیک شدن «کریسمس»، وظایف ارشدی «رون»، و «هرمیون» سنگینتر میشد؛ به آنها گفته بودند، که بر تزیین قلعه، نظارت کنند (رون میگفت: «درست موقعی که آدم میخواد ریسه های پرزرقوبرق رو ببنده، بدعنق یه سر دیگه شو میگیره، و میخواد با اون آدمو خفه کنه.»)، و مراقب باشند تا دانش آموزان سال اوّل و دوم، زنگ تفریحشان را در قلعه بگذرانند، چرا که هوا سرد و سوز دار بود (رون میگفت: «نمیدونی چه بچه پرروهایی هستن، کی ما وقتی کلاس اول بودیم، اينقدر رومون زیاد بودا») و به نوبت با «آرگوس فیلچ»، در راهروها سرکشی کنند، زیرا «فیلچ» تصور میکرد، ممکن است، حال و هوای تعطیلات باعث شود، بچه ها با هم دوئل کنند (رون با خشم گفته بود: «توی کلّهش به جای مغز، پهنه!»)؛ کارشان آنقدر زیاد بود، که «هرمیون» بافتن کلاه، برای جنهای خانگی را، کنار گذاشته بود، و غرغر میکرد، که فقط سه کلاه دیگر برایش مانده است.)؛ پایان نقل
تاریخ بهنگام رسانی 22/12/1399هجری خورشیدی؛ 26/09/1400هجری خورشیدی؛ ا. شربیانی